آره پسر منم میترسه از آرایشگاه هیچ آرایشگاهی قبول نمیکنه از پس گریه میکنه فقط پیش پسر خاله خودم میبرم چون حوصله شا داره یا شوهرم کوتاه میکنه
الان این پسر شماس؟
پسر منم گریه میکنه از پیش بند آرایشگری که متنفره و نمیبنده... اما دفعه آخری که بردمش با پسر خواهرم که باهم جورن رفتیم و اون سرشا گرم کرد برای اولین بار اوکی بود خداراشکر
پسر منم اصلا نمیذاشت کوتاه کنیم، موهاشم فرفریه خیلی بلند شده بود انقدرم قشنگه موهاش خودم دلم نمیومد کوتاه شه اما اذیت میشد موی فر فقط باید خیس شونه بشه وقتی میخوابید پا میشد گره میخورد دیگه تصمیم گرفتم کوتاه کنم یه بار با باباش بردیم آرایشگاهی که باباش همیشه میره من و پسرم نشستیم اونجا فقط نگاه کرد باباشو و با محیط اونجا آشنا شد یه ماه بعد دوباره رفتیم اول باباش موهاشو کوتاه کرد منم با داستان و اینا آماده اش کردم دیگه خودش با میل خودش رفت بغل باباش نشست تا موهاشو کوتاه کرد مشکلی نداشت فقط وسطایکار یه کم مو ریخت رو صورتش و دستاش چون خیلی بدش میاد از مو به خاطر اون گریه کرد یه کم اما
اره والا پسر منم خیلی میترسید، دیگه یه روز بردم پیش دوست خودم تو بغلم گرفتم اونم زد ، هم چنان گریه میکرد یه کم با فیلم سرشو گرم کردم، ولی کل هیکلم مویی شد
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.