۱۰ پاسخ

من ده روزگی تنها تنها بودم همه کار هاشم خودم کردم

من از ۱۵ روزگی تنها شدم.میترسیدم نتونم روز اول دوم سخت بود بعدددا قلقش میاد دستت انقد راحته🤣

من یه هفته اول مامانم پیشم بود هفته دوم من رفتم خونشون
دیگه برگشتم خونه خودم

برمیای بابا منکه از ده روز ب بعد با اینکه خونه مامانم بودم ولی شبا خودم بیدار میشدم خودم عوضش میکردم
بیست روزم ک از زایمانم گذشت اومدم خونه خودم، فک میکنی سخته تنها شی میبینی اصن اونجور نیس

من از همون روز اول تنها کارای بچه رو انجام میدم،مامانم غذا درست میکنه میفرسته شوهرمم عصرا خونست کمکم میکنه،خودم فقط کارای بچه رو انجام میدم

برید خونه تون اگه دیدید سخته باز هر از گاهی میرید می مونید یا مادرتون سر میزنه
دیگه کم کم باید هم بچه و هم مادر یکم رو روال بیوفتید

من تا ۲۰ رور اینا اونجا بودم بقه اش ام اومدم خونه ام باز در رفت و امد بودم
رورایی ک خیلی خسته لودم میرفتم مامانم نگه داره
شبم هر از گاهی می موندم مثلا هعته ای یک بار که خستگیم در بره
برو خونه ات کم کم عادت میکنی
روزای اول همسرم هم خیلی کمک حالم بود

من تا ۴۰ روز موندم😁
قشنگ که راه افتادم و بخیه هام کامل خوب شداومدم خونه خودم
البته ۱۰ روزگی ش رفتم خونه خودم داغون شدم
بخیه هام اذیت میکرد استراحت نداشتم همش شکمش کار میکرد شلوار تمیز نداشت😑باید غذا هم درست میکردم
خلاصه ک دوباره برگشتم خونه مامانم

من ک مامانم پیشمه الان دو هفتس می‌خواد بره گفتم تا چهل روزگی باید بمونی میگه بریم خونه خودمون میگم ن خونه خودم راحت‌ترم تنهایی سخته فعلا بنظرم تا ۴۰روزگی بمون

منم همش میترسم شباگریه کنه چیکارکنم

سوال های مرتبط