۱۲ پاسخ

عزیزم سن اضطراب جداییشه و کاملا طبیعیه سعی کن زیاد باهاش دالی بازی کنی و یهویی از پیشش نری و هرجا میری بهش بگی

میشه درخواست بدی گل

اره حلم دختر منم همینه میرم اشپزخونه میاد پاهامو میگیره میزنه زیر گریه که بغلم کن

هم بازی پیدا کن
بچه فامیل و همسایه

دوران اضطراب جدایی هست

ننه خدای من چه عکسی🥺اره پسر منم همینجوریه از خاب ک بیدار میشه مثل چسب میشه اگر یه قدم دور بشه جیییغغغ و گررریهههه اوه اوه

آره پسر منم چند ماهه همینجوریه

سلام عزیزم پسر منم دقیقا همینطوره ولی خب من بیدار میشم همونطوری که بغلمه صبحونش رو آماده میکنم باهاش در حد ۱۰ دقیقه بازی میکنم سوار ماشینش میکنم یکم راهش میبرم بعد آهنگ میذارم حواسش که پرت شد به کارام میرسم تو اینجاها هم نق می‌زنه ولی با چیزایی که می‌دونم علاقه داره ساکتش میکنم 😂مثلاً پسر من به چیزای جدید علاقه نشون میده یه بار سبد نون بهش میدم قابلمه میدم یا اسباب بازی های جدیدش رو میدم بهش یا میوه میدم بخوره مشغول بشه ولم کنه😂 درکل باید صبور بود این روزا هم میگذره ما می‌مونیم یه عالمه دلتنگی

اره دقیقا شرایط منم اینجوریه دیگه من رد دادم هیچ کاری نمیتونم بکنم باید باباش بیاد یه خورده نگه داره من کارامو‌ بکنم حالا من خودم پرستارم شبکاری. میدم یعنی داغوووووون 😩😩🫠🫠🫠

اینم یه دورانی داره پسر منم همینطوری بود یه مدت
ترس از دوری و خارش لثه ها و چیزای دیگه باعث میشه اینطوری بشن
بیشتر باهاش بازی کن باهاش وقت بیشتری بگذرون
وقتی تو آشپز خونه کار داری اسباب بازیاشو یا ملاقه و کفگیر بده دستش تو آشپزخونه بازی کنه براش شعر بخون یا با گوشی آهنگ بزار تا حضورتو کنار خودش کنه کم کم بهتر میشه نگران نباش

دختر منم تقریبا همینطور هست یا تلویزیون روشن میکنم براش یا می‌ذارم سر کابینت کنار دستم باشه تا غذا درست کنم

سلام عزیزم بله طبیعیه همه ماهم تو همین ماها تجربه کردیم الان که رایان من یکسالش داره میشه هنوز همینجوریه من حتی دسشویی ام بزور میرم تحمل کن کم کم از سرشون میوفته

سوال های مرتبط