۹ پاسخ

منم دیگ غذا کودک نمی‌دم بهش نمیخوره

ماشاالله ش باشه..دعا کنید بچه های منم غذا بخورن😔😔

من خیلی میترسم بدم دست خودش غذا بخوره ممکنه تیکه بزرگ بکنه دهنش بپره تو گلوش

نوش جونش

عزیزم از اول تمیز میخورد؟ چقد طول کشید خوب بخوره؟ الوین یه روز غذا حلوش گذاشتم فقط دست میزد له میکرد اصلا دهنش نبرد.

یعنی برنج و خورشتت بدون نمکه؟

عزیزم دندون داره

خداروشکر عزیزم نوش جونش
چن تا دندون داره؟

آخی نوش جونش باشه
من پسرم از وقتی غذا خور شده پی پیش سفت شده
عادیه؟
کره و روغن زیتونم میدم بهش

سوال های مرتبط

مامان هلناجانم🩷 مامان هلناجانم🩷 ۱۴ ماهگی
ایده صبحونه/صبحونه هلنا جانم⭐
خاگینه تخم مرغ: یک عددتخم مرغ+یک ق غ ماست ماجان یا هر ماست پرچرب و بدون نمک دیگه ای مثل یونانی یا ایسلندب+کره و دارچین
تخم مرغ و ماست و دارچین رو هم بزنید . کف ماهیتابه کره بریزید و مواد رو روش بریزید. بافت لطیف و خوشمزه. دادم دست هلنا خودش بخوره.

شام دیشب هلنا: عدسی، شامل عدس و پیاز و سیب زمینی
عدس رو از صبح خیسوندم (چند بار آبشو عوض کردم)و یک ساعت پختم. سیب زمینی و پیاز رو سرخ کردم و به عدس ها اضافه کردم. در حین پخت به عذس گلپر زدم. بااین وجود هلنا گلپرم تست کرد🤭
عدس امکان خفگی داره باید با پشت قاشق له بشه که اون بافتش بشکنه. نیاز نیست کاملا میکس کنید. خیلی خوشمزه بود😋
عدس هم تیک خورد ✅
دوستان همه خوراکی ها نیاز به تست ندارن، فقط آلرژن ها رو باید تست کرد.
در گوگل سرچ کنید منم تا جایی که به خاطرم بیا. مینویسم.
آلرژن های اصلی:
پروتئین گاوی (گوشت، شیر و ماست و خامه و ...) مغزیجات، تخم مرغ، گندم، ماکارونی و ....
آلرژن های کم ضرر:
بادمجون، کیوی، گوجه فرنگی و ...
هدف از تغذیه زیر یک سال آشنایی کودک با انواع طعم ها و بافت هاست. وگرنه وزن گیری اصلی کودک باید با شیر باشه.
اگه مطالب مفید بودن کامنت بدید تا بازم بذارم
مامان هلناجانم🩷 مامان هلناجانم🩷 ۱۴ ماهگی
هر روز ۳ ایده غذایی جدید داریم ⭐
اگه تاپیک های قبلیمو خونده باشید نوشتم شروع غذای دادن به روش مستقل چقد برام سخت بود. یه ماه خودم غذا دادم، بعدشم یه ماه طول کشید تا هلنا قبول کنه خودش بخوره، همش پرت می‌کرد(مرحله آشنایی تا پذیرش) با اتمام ۸ ماهگی و شروع ماه نهم تازه هلنا خودش غذا خورد. خیلی هم خوب خورد. اما یه مرحله هست که ما هنوز شروع نکرده بودیم😅😁 خوردن مستقل غذاهای آبکی!!!
امروز گوشت گوسفندی و لوبیا چشم بلبلی رو پختم. خیلی خوب پخته شده بودن تا قاشق بهشون میزدی له میشدن. میخواستم با برنج قاطی کنم و انگشتی بدم دستش. اما به خودم گفتم ایست😁 بده همینجوری بخوره، دیگه وقتشه...
به جای صندلی رو زمین پارچه پهن کردم. غذا و ماستش رو به همراه قاشق ها گذاشتم رو زمین تا بخوره. خب مرحله آشنایی جدیدیه برای هلنا
با دقت دست زد تا دستاش ماستی شد تعجب کرد. مالید رو شلوارش. گوشتا رو برداشت و پرت کرد. من گهگاهی می‌ذاشتم دهنش و میخورد. اما نمیتونست قبول کنه که این غذاست. باید برداره و بخوره. تا اینکه هویج درسته رو گذاشتم رو بشقابش. چشماش برق زد🤣
خلاصه اینکه مامانا کارمون سخته.
فردا هم یه غذای آبکی دیگه میدم ببینم چیکار می‌کنه