۶ پاسخ

چه بازی هایی باهاشون انجام بدیم

من از طریق پیج اینستاشون که دوستم بهم معرفی کرد آشنا شدم الان پیجشو میزارم شما نوبت میگیر و اونا برات زنگ میزنن و سایت تستی که باید انجام بدید و می فرسته براتون

عزیزم اگه میشه منم معرفی کن چون پسرم فقط کلمه میگه جمله میگه اما ما متوجه نمیشیم نامفهومه

خیلی ممنون عزیزم الان که گوشی ازش گرفتم و تلویزیونش کم کردم خیلی بهتر شده هنوز جا داره که بهتر تر بشه حتی گفت میشه مهد کودک بزاری خیلی خوبه

انشالله که نتیجه بگیری عزیزممم

تا الان که الان همین دو کار کردم و بازی زیاد باهاش کردم اینا خیلی تعصیر داشته و بیشتر حرف میزنه نسبت به اون موقع الانم منتظر م تا شنبه که بگن ومنم انجام بدم براش تو خونه تا بیشتر ورون حرف بزنه

سوال های مرتبط

مامان پویان مامان پویان ۳ سالگی
چون هنوز بعضی مادرا موفق نشدن بچشونو از پوشک بگیرن
لازم شد تجربه از پوشک گرفتن بچم رو بگم که ب نظر خودم فقط یه تجربه نیس یه راه حله
(((((قسمت اول)))))
و
اول از همه بگم👇
🎈🎈اکثر بچه ها از دو سال به بعد کم کم آمادگی از پوشک گرفته شدن رو دارن🎈🎈
...ولی
بعضی وقتا پیش میاد مادر حوصله نداره وقت بذاره برای از پوشک گرفتن(حالا شاید ب دلیل مشغله زیاد یا مشکلات زناشویی یا هرچی)
یا نگران کثیف شدن خونس
یاااااا چندین بار تلاش می کنه ولی  موفق نمیشه🌝
به این نتیجه می رسه که بچه آمادگی نداره
باید بگم این اسمش عدم آمادگی نیس
ب نظر من فقط بچه ای آمادگی نداره که
1️⃣نمیتونه حرف بزنه و  قادر به بیان پی پی یا جیش نیس (🔸️بالای دو سال معمولا اکثر بچه ها هم با مفهوم جیش و پی پی آشنا هستن هم میتونن چند تا کلمه حرف بزنن مگر این ک بچه مشکلی داشته‌باشه ک حتی یه کلمه حرف نزنه در این صورت ب نطر من بی خیال پوشک گرفتن بشین 🔸️ )
2️⃣ بچه بیش فعال ( اول درمان بیش فعالی.. چون بیش فعالی یک نوع اختلال هس نیاز به درمان داره)
3️⃣ بچه ای ک مشکل یبوست داره
مامان نفس مامان نفس ۳ سالگی
سلام مامان های عزیز.اومدم با تجربه ی پستونک
اول اینکه من بسیار بسیااار راضی بودم که دخترم پستونک گرفت از همون روز سوم بعد به دنیا اومدن بهش دادم که عادت کنه.و چون بچه ام به شدت کولیکی بود بعد هم دکتر گفت پستونک رو بهش بده که یکم اروم بشه،و پستونک یه جورایی مادر دومش بود،و بعد دکترش گفت حتما از ۲۰ ماهگی تا ۳۰ ماهگی دیگه یواش یواش ازش بگیر،به خاطر فرم دندوناش،خب من چون میرفنم سرکار میخاستم وقتی بگیرم ازش که خودم بیشتر پیشش باشم گذاشتم برا ایام عید نوروز..این چندماهم که داخل اینستا پر بود از این ویدیوویی که پستونک بچه رو بادکنک میبرد که من حس خوبی به این کار نداشتم.اومدم یه دو هفته ای از نظر ذهنی اماده اش کردم با قصه و داستان و حرف زدن و این چیزا،یه روزم بهش گفتم یه مغازه ای هست که اگه بریم پستونکامون رو بهش بدیم به جاش بهمون عدوسکای بزرگ ک خشگل میده ،و دخترم به شدت استقبال کرد،رفتیم ور یه مغازه و به فروشنده قبلش گفتم سه تا پستونکش رو دادیم و دوتا عروسک به انتخاب خودش گرفتیم.خیلییی خوش حال بود،ولی دو شب اول یکم بیتابی کرد،بعدم دیگه خودش میگفت چون من بزرگ شدم پستونگم رو با عروسک عوض کردم