۹ پاسخ

ی روانشناسی میگفت نمی تونی یهو هیچ وابستگیو ازش بگیری باید براش جایگزین بذاری یا فقط به شبا محدودش کنی بگی فقط بخور‌ . باز عصبیش خیلی زیاده

من یواش گرفتم کم کم قیچی کردمدختر منم خیلی وابسته بود ولی ۱۰ روز زول کشید اخرش از پستونکش هیچی نبود گفتم ببین بزرگ شدی اون کوچولو مونده واسه نی نی ها ست ببر بنداز سطل آشعال تو بزرگ شدی‌خودش انداخت بعد چند دقیفه پشیمون شد بعد سرگرمش کردم کلا یادش رفت

خب ببین اون قبلا بود الان نده سخت وایستا جلوش بگو فقط وقت خواب چون شل کنی دیگه تمومه. دختر من به پستونک میگه شوشو بعد وقتی میگفت میگفتم چی شاشو چی ششو چی شیشی میخندید یادش میرفت یا از هر سه بارش میگه بده یبار میدم میگه کجاست پا میشم میگردم ولی میگم نمیدونم کجاست و سرگرمش میکنم و مثلا پفیلا درست میکنم میدم که مشغولیتش زیاده دیر تموم میشه بازی با ذهن و فکر دیگه

من پسرمو ۱۵ ماهگی از پستونک گرفتم ی روز اذیت شد
همون شد.. تموم
تو خانه بهداشت بهم گفتن قبل ۱۸ ماهگی بگیر هم بچه اذیت نشه هم خودت وابستگیش کمتر از اینکه دو ساله بشه جدت کنی

دیدی ی سری خاطرات از بچگی یهو تو ذهنته. شوهرم میگه من هنوز یادمه که چطور ازم گرفتن یهو یه روز صبح پاشدم دیدم ندارم و دنیا رو سرم خراب شد تا زمانیکه بهت تحویل نداده خواهش میکنم نگیر ازش منم آزادش گذاشتم و میگم خودش رعایت میکنه. عوارض یهو گرفتنم عصبی شدن ناخون جویدن انگشت خوردنه

گندمم هنوز شبا واس خواب پستونک میخوره
کسی میبینه میگ وااای هنوز پستونک؟ولی اصلا برام مهم نیست.مهم آرامش بچمه.بلخره کنار میزاره حالا یمقدار دیرتر
بابای خودم تا کلاس اول پستونک میخورد🤣🤣🤣

اصلا بحرف مردم توجه نکردم و نه خودم نه بچمو اذیت نکردم. یک ماهه میبرمش کارگاه مادرو کودک از وقتی کلاس رفت خودش دیگه کنترل شده میخوره خیلی کم کرده اگه سرگرم باشه اصلا نمیخواد یااگه دهنش باشه حرف بزنه میگم نمی فهمم چی میگی در بیار بعد حرف بزن یا میوه ای چیزی میدم مشغول شده یا بزور باهاش حرف میزنم نذاره ولی خیلی کمتر شده دیگه نگران ترک نیستم دروغ چرا شبا ولی همش میخوره

من دخترم همسن دختر شماست. همیشه نگرانم که چیکار کنم ولی دیدم خیلی راحت سر موقع سینمو گذاشت کنار. یا با مدل شیشه شیرش کاری نداشت و کنار اومد چون روزی ۲۴۰ تا با لیوان آموزشی بهش هنوز شیر میدم

دوسال و هفت ماهشه

سوال های مرتبط

مامان کوچولوقشنگه مامان کوچولوقشنگه ۳ سالگی
سلام مامانا پسرم رو‌از وقتی از شیر گرفتم الان حدودا ۳ ماه خوابش کلا به هم ریخت عصبی تر شد خیلی مقاومت میکنه برای خواب ظهر یا کلا نمیخوابه همش هم میبرم بیرون یه بار صبح یه بار غروب ولی ایلا باز نمیخوابه. امشب هم بردم پارک از خستگی آمدیم خونه همش گریه و ناله کرد آنقدر گریه و بچه زد تا خوابید. بعد وقتی خیلی خسته است استرس هم می‌گیرد مثلا ای وی روشن باشه میگه بزن کانال دیگه چشماش و می‌گیرد گریه میکنه تا بزنیم کانال دیگه. یه تو نیترسه از تبلیغ یا یه سری چیزا. خیلی نگرانش هستم. البته اینک بگم پدرش هم کلا آدمیه که آروم قرار نداره همش تنش داره ولی من همه تلاشم و می‌کنم که در روز خسته بشه کیف کنه از بیرون و تفریح کمنر اثر بدتره روش فایده نداره دیگه خودم ۷ شب میشه جونم می‌خواد بالا بیاد نمیکشم کم‌کم عصبی میشم باش دعوا می‌کنم اونم بدتر میکنه شوهر بی چشم و روم هم اگه از جایی ناراحت باشه کلی حرف میزنه داد میزنه مثلا امشب میگه از کله صبح بردی خستش کردی. معلومه اینجوری میکنه. حالا اگه نبرم می‌خواد تا نصف شب بشینه خب. خود اشغالش ۱۰ میزه میخوابه این بچه کلافه میشه چه کار کنم به نظرتون؟؟؟ شماها چقدر بچه میبرید بیرون چند ساعت؟
مامان 👑امیرعلی👑♥️ مامان 👑امیرعلی👑♥️ ۲ سالگی
سلام مامانا میشه لطفا اگه تجربه ای دارین راهنماییم کنین
پسرم دو هفته قبل صبح ک از خواب پاشد اصلا کلا بی اشتهاشده بود ن صبحانه نه ناهار هیچی بعد ظهر ک خوابید ازخواب پاشد گفت دلدردم بعد بهش نبات داغ دادم گفت بهترشدم ولی طولی نکشید معذرت میخوام خیلی بالا اورد بردم دکتر گفت تبم داره گلوشم عفونت کرده بهش اموکسی داد و دیسیکلومین و استامینوفن و یه امپول برای تهوعش زد براش یه شربتم مال التهاب و تهوعش شب خیلی شدید تب کرد ولی از روز بعد بهتر شد ولی همینجور بی اشتها هیچیییی نمیخورد بعد بهتر شد یکم دلروهاشو قطع کردم گلاب ب روتون اسهال شد و دلدرد بعد با پودر زینک و اب سیب و اینا بهتر شد دوباره دلدرد و اسهال شد پریروز باز بردم دکتر بهش سفکسیم و یه کپسول داد گفت بازش کن پودر داخلشو بریز روی غذاش بهش بده حالا یکم بهتره ولی بچم دلدرده یکم هرچی میخوره سریع دستشو میذاره رو شکمش میگه دلم درد میکنه بنظرتون چیکارکنم چی بهش بدم نیازه ببرمش دکتر گوارش؟
و اینکه الان چند وقته داارم بهش کته ای میدم بچم زده شده دیگه چیا میتونم بهش بدم ک بدترنشه