به قدری سر غذا نخوردن گندم اعصابم خورده که دارم دیوونه میشم تپش قلب گرفتم
یه مدت آزادش میذاشتم که خودش غذا بخوره ولی دریغ از اینکه چیزی بخوره وزنش به شدت اومد پایین مجبور شدم با گوشی بهش غذا میدم ( روشی که ازش متنفر بودم)
الانم تا غذا بخوره جونمو بالا میاره
غذاهایی که دوست داره رو میذارم تا خودش بخوره چند قاشق میخوره ته دلشو که گرفت فقط میریزه رو سر و کولش
واقعا خسته شدم😩مامانایی که بچه هاتون غذا خور شدن چجوری رفتار کردین؟ واقعا نیاز به راهنمایی دارم😔

فقط ماهایی که بچه مون غذا نمیخورن درک میکنم حال همو
من که یه مدت گهواره نمیومدم بیشتر استرس میگرفتم

دقیقاااا منم حال شمارو دارم
گاهی انقد حرص میخورم و عصبی میشم به خاطر غذا نخوردنش میگم الانه که سکته کنم

وای اینقدر الان جیغ زدم چون از صبح ۸تاالان هیچی نخورده نه شیر نه اب نه زهرمار .اینقدر از جیغم ترسید داره هق هق می کنه ومنم گرفتم وسط هق هقاش زدمش .بمیره الهی که حسرت ی وعده غذا خوردن به دلم موند

منم دیگه کلافه شدم حتی با گوشی هم نمیخوره

وای بچه منم یکسال و نه ماهشه هیچی نمیخوره.نه خودش میخوره نه میزاره من بدمش وزنش 9کیلوإ.دیگه دیوونم کرده بخدا بعضی وقتا میزنمش ب زور غذاش میدم بالا میاره واقعا فکرمیکنم مریضی اعصاب گرفتم از دستش نمیدونم چیکار باید بکنم خستم از دستش

دختر منم هیچی نمیخوره از دست من که اصلا نمیخوره بازم از دست باباش دوسه لقمه میخوره
حتی میخواستم ببرمش دکتر تغذیه چون الان تازه شده 9کیلو وزنش خیلی کمه

من به خاطر همین قضیه ۱۸ ماهگی شیرم رو قطع کردم.
بغلش میکردم با بازی و داستان و راه بردن و دم پنجره بردن .پرنده نشون دادن،تابلو های عروسکیش رو نشون میدم حواسش پرت میشد یه قاشق میدادم‌

دقيقا دركت ميكنم
چون والا هم همينطوري شده

الان گندم چند كيلو هستش!؟

بدبختی هممونه

بردمش واکسن ۱۸ ماهگی وزنش ۹۵۰۰دیگه نمدونم چیکار کنم

بزار کامل گرسنه شه
۲ساعت شاید ۳ ساعت
نده چیزی بهش

اگه شیر میخوره خب شیرشو کمتر کن تاغذا بخوره

از همین روش تنفر😓