۸ پاسخ

مامان فندوق آب دوربچت زیادبود چیکارکردی؟؟

همه از این حرفها میزنن.منم گریه میکردم و عذاب وجدان گرفته بودم.تازگی ها کمی بهتر شدم ولی بعضی وقتها مادرشوهرم تیکه میندازه.البته شب ها ده سی سی میدوشیم میدیم.همین قدره شیرم.اوایل زیادتر بود در حد یه شیشه.ولی الان کم شده.دخترعموی شوهرم اوایل چندبار به همسرم زنگ زده و گفته نزار کسی زنت رو بابت شیرخشک اذیت کنن.با خیال راحت شیرخشک بدین

منم گریه میکنم که چرا شیشه نمیگیره و چرا شیرخشک نمیخوره
ول کن حرف مردمو. کارت رو بکن. حالشو ببر از مادر بودن. انگار بزرگ بشه ازش میپرسن شیر مادر خوردی یا شیرخشک. والا که من دیدم شیرخشک دادن سختترم هست

کاش درک میکردن بعضی از بچه ها
اولش همینن ما خیلی دیدیم هم بچه داداشم این‌جوری بود هم بچه دختر خالم
سینه رو نمی‌گرفتن شیر خشک می‌دادیم زنداداشم سزارین بود بچه سینه رو نمیگرفت ولی سینه رو می‌دوشید دستش دست میکردم انگشت کوچیکه مو میذاشتم دهنش بعد با سرنگ میریختم تو دهن بچه
کم کم خوب شد سینه رو گرفت

کامل درکت میکنم من شیر داشتم بچمم سینمو میگرفت یکماه هم فقط شیر خودمو خورد ولی رشد نمیکرد اصلا وزن نمیگرفت اساتید میگفتن نهه شیر خشک بده فلان هردیقه هم میگفتن بیا بیا بچه رو شیر بده خیلی لاجون شده ضعیفه فلان اوایل هم ک شروع کردم شیر خشک دادن خیلی حرف شنیدم خیلی اذیتم کردن ولی از یه جا به بعد دیدم ارزش نداره خودمو ناراحت کنم مهم اینه که بچم خوب رشد میکنه وزن میگیرع خوب مخوابه گریه نمیکنه حرف مردم قد یه جیش بچتم مهم نباشه😂

اره منم از روز اول تا الان همین مشکلو داشتم هر روز باهاش گریه میکنم مجبوری شیر خشک میدم

اره منم از روز اول تا الان همین مشکلو داشتم هر روز باهاش گریه میکنم مجبوری شیر خشک میدم

منم چند روزه سینمو نمیگیره
بخدا ک ادم خودش بیشتر ناراحته

سوال های مرتبط