۸ پاسخ

منم همینطورم با تلویزیون یه کم اروم میشه بعد خودم دلم میسوزه ک چرا باهاش بازی نمیکنم.اللنم داشتم اشپزخونه رو میسابیدم هیییی گیر میداد کلافم کرده بود جوابشو نمیدادم دوست داشتم شوهرمو بزنم بلند نمیشد یه بچه رو ببره من کارام تموم شه

عزیزم اگه قرص جلوگیری مصرف میکنی دیگه نکن چون ادمو عصبی میکنن بخصوص با صدای بچها کلا بهم میریزی

تنها نیستی خواهر. ولی یه بار بزنی دیگه هی میزنی دست خودتم نیست. موقعی خواستی بزنی بیفت به یاد مامان روشان که دور از جون بچه های ما بچشو از دست داده. منم داد میزدم ولی دست روش بلند نمیکنم میفتم به یاد مامان روشان که میگفت خیال کنید یه لحظه بچتون نیست چه حالی میشید. همیشه با زبون خوش باهاش حرف بزن

خب خداروشکر تنها نیستم
بخدا منم دیگه رد دادم
کم میزنم من،
ولی داد خیلی میزنم
عذاب وجدان شبش داغونم میکنه

من ک رد دادم تموم دکترم رفتم بخدا داروی آرام بخش بهم داده

عزیزم حداقل خودتو بزن
اون بچه تنها پناهش تویی

من که واقعا به معنای واقعی نابود شدم ....شدم یه آدم دیگه .رفتم دکتر مغز اعصاب بهم قرص داد .بچه واقا ادمو پیر میکنه مخصوصا آدم کمکی هم نداشته باشه بدتر داغون میشه..

وووف من که دیگه تموم حدومرزهارو رد کردم....یکی دوتامیشه بچمو میزنم خییییییییییییلی خودمو کنترل نهایت یه داد بلند میکشم ازترس میشینه گریه میکنه...نمیشه لعنتی

سوال های مرتبط