میگم معاشرت با ادمای نزدیکی که ادا اصول دارن چقدر سخته واقعا😐
شماها چجوری بر خورد می کنید😫

قطع معاشرت میکنم والا به اندازه کافی از دسته شوهرم و بچم دارم میکشم اعصاب نمونده ادا اصول بقیه رو تحمل کنم

رفت و آمد کمتر = آرامش اعصاب بیشتر

قطع رابطه کردم باهاش اعصابم ارومه

هیچ ادمی نسبت ب ادم دیگ برتری نداره ک بخواد ادا و اصول بیاد برا یکی دیگ

اینا رو باید ب حال خودشون بزاری
کم توجهی بهترین حالت ممکن

کمتر رفت و آمد میکنم.ادا هم ک میان محل نمیدم و عکس العملی نشون نمیدم تا بفهمه گنده گوزی نکنه

هیچی محلش نمیدیم آنقدر محلش نمیزاریم انقدر محلش نمیزاریم که از چسی کلاسیش میاد پایین و دست از چسی فیسیش برمیداره

من ختم جلسه را اعلام می کنم
واقعا آدم های سمی دیگه جایی تو زندگی من ندارن

یکیشون خواهر شوهرمه خونم خشک میشه تا برمیگردم خونه

والا این دیگه یه بدبختیه وسط این زندگی سرسام اور
8ماهه بامادرشوهرم رفت وامدنکردم ازبس زنگ زده گریه الکی من نوه م رو ندیدم چرانمیایید رفته رواعصاب شوهرم اون بیچاره میگه هرچی خودت صلاح بدونی منم مجبورم بلاخره اگرشده برم خونشون البته گفتم ماهی یکبار
خیره خوش نبینه این مادرشوهره مار
مجبورم بسازم

قطع ارتباط فقط

من اصلا بهش محل نمیزارم تا بفهمه از دماغ فیل نیفتاده ک هی چسی میاد

ادا اصول دارن یعنی چجورین