سلام
چند روزه یه مهمون کوچولو داریم
ایشون از راد ۴ ماه بزرگترن
و برای مامانش یه مشکلی پیش اومده که قرار شده چند روز از ساعت ۷:۳۰ صبح تا ۷:۳۰ شب پیش ما باشه
علاوه بر اینکه خیلی خیلی کم غذاست و در حد یه لیوان آب در طول شبانه روزه و هیچ تنقلاتی مصرف نمی‌کنه
یبوست مزمن هم داره، و داروهای قوی مصرف میکنه
وقتی مامانش داشت هماهنگ باهام میکرد گفت پوشک میارم براش اما چون یبوست داره میدونم لازمت نمیشه
و اینکه فقط و فقط ممکنه چایی بخوره اونم در حده دو سه قاشق
خلاصه که روز اول بدونه صبحونه و ناهار شروع کرد که دیگه ساعتای ۲ بعدازظهر شد داشتم کلافه میشدم که هیچی نمیخوره بردمشون تویه تراس تا ماشیناشونو بشورن و آب بازی کنند یه لحظه به ذهنم رسید ذرت تو مکرو بزارمو حسابی جاتون خالی بهش کره و نمک زدم
باورتون نمیشه که دو تا ذرت کاملو خورد
تا شب که مامانش اومدو بردش
فرداش هم همینطور شروع شد و ساعت یه رب ۱۱ بود که خوابوندمشون و نیم ساعت بعدش از صدای نفخش و دل دردش بیدار شد، بغلش کردم از بوییکه میداد فهمیدم پی‌پی کرده بعد از ۷ روز
بهش تبریک گفتمو شستمشو کلی لالایی خوندم تا خوابید
ناهار براشون خورش مرغ‌آلو پختم

بقیه‌اشو تو کامنت میگم

تصویر
۲۱ پاسخ

باورتون نمیشه یجوری خوردن که کم اومد
فیلمشو برای مامانش فرستادم از گریه نمیتونست حرف بزنه
میگفت بخدا منم کم نمیزارم براش اما همراهی نمیکنه
حق داشت هیچ مادری کم نمیزاره
بعد از ظهر با اون سرو وضعی که بعد از غذا داشتن بردمشون حموم،تویه حموم بهشون ذرت و آب هندونه دادم😍😍 احساس قدرت میکردم که اینقدر داره میخوره
قبل اومدن مامانش دوباره پی‌پی کرد و پوشکای راد براش بزرگ بود اما چون چیزی سایزش نداشتم مجبور شدم همونو ببندم و با شورت و بادی محکمش کنم
فرداش همون روال خودمون صبحونه و میان وعده و شیر و بعد برای دوست عزیز که چایی خور بودن چایی با گل محمدی جوشیده درست کردم
باهامون همراه شده بود یعنی اگر هم میل نداشت یه مقدار میخورد تا طعمشو بفهمه
خلاصه که این چند روز گذشت
خواستم بگم اگر بچه‌ها بدقلقی میکنن اول به شرایط روحی پدر و مادرتوجه میکنند و بعد شرایطی که داخلش هستن
قطعا این دوتا خیلی روشون مؤثره
اگر فکر میکنی بچه‌ات بدقلقه از خودتو محیطش شروع کن یه تغییر کوچیک باعث اتفاقهای بزرگی تویه بچه میشه😍😍😍✌🏼✌🏼✌🏼

منی ک اشگم در اومد گفتی مادرش گریه کرد
خودت مادری نمیدونی همه دنیای ی مادر بچه اش ولی خیلی باور نمیکنن ی سری عکس العملای بچه ها رو
دختره من ب شددددت دوست داره دورش شلوغ باشه با کسایی غیر خودمون معاشرت کن، از بازی و پارک و....سیر نمیشه ولی کافی ی روز کم باشم براش یعنی ب طرز عجیبی بد قلق و جیغ و داد و خودزنی.....حرف ی سریا بدتر اذیتت نیکنه ک فکر میکنن تو براش کم کذاشتی
خدا خیرت بده ک هم ی مادر و غرق شادی کردی هم بچه ارو
مطمعنم خداوند انعکاسش و ب زندگیت میده

خدا خیرت بده چه کار خوبی کردی
دل مادرم شاد کردی
من یه سوال دارم چجوری میرسی این کارهارو انجام بدی

به مامانش بگو برای یبوستش ببره پیش دکتر مجید خادمیان اصفهان عالیه خود یبوست بی اشتهایی و بدغذایی میاره

خب بچه ها خیلی بهم نگاه میکنن و دستپخت شما هم معلومه که عالیه 👍 بچه ها به غذای خوشمزه نه نمیگن

خسته نباشی عزیزم دمت گرم
میگم با گین آپ کوچولوت وزن میگیره،تو چند وقت بنظرت تاثیرشو میزارع

ایول بهت 👌👌

عزیزم گین آپ توی چند سی سی شیر بهش میدید و در روز چند بار؟

جدای اطلاعاتی که دادی عزیزم در مورد بهتر شدن غذا و گوارشش..خوشبحال اون خانوم پیش چه آدم امنی بچش رو گزاشته با اینکه خودت هم بچه کوچیک داری چه دلسوزانه بهش رسیدی 🥺❤

فك كنم بخاطر اينكه يبوست داره اشتها نداره چيزي نميخوره

افرین بر شما خدا بهتون خیر بده

عزیزم. ایشالاه که همیشه سلامت باشند

ذرت رو چجوری درست میکنی اینو به ما بگو من کلی گشنم شد😑🥹🤣🤣🤣🤣

پسر من از هفت هشت ماهگی بی اشتها شد تا یکسال و سه چهار ماهگی و این چند ماه استپ کرد و کلی الان زیر نموداره
با اینکه الان غذاشو میخوره و اشتهاش خوب شده اما روند رشدش خیلی کنده خیلییی و این واقعا ناراحتم می‌کنه
و مغزیجات هم نمیخوره مگر اینکه حسابی پودر بشه مثل آرد و من نمیتونم هر روز بشینم با پشت الک مغزیجات پودر کنم واسش چون سر انگشتام اگزما دارم و مدام ترک خورده و زخمی و خونی هستن 😢

طرز تهیه ذرت رو میگی؟؟

یعنی کل روز این بچه هیچی نمیخوره حتی شیر؟

حالا بگو چجوری ذرت کره ای توی ماکروفر درست میکنی؟

یجوری تعریف ذرت و آب هندوانه و چای گل محمدی کردی منم دلم خواست😁

واقعا همینه، توی خونه‌ای که وعده غذایی تفریحه و مادر و پدر با شوق و اشتیاق سر سفره میشینن، با اشتها میخورن، فرق داره با خونه‌ای که اینطور نیست. بچه‌ها از ما یاد می‌گیرن

خداقوت عزیزم.ولی فکر کنم ذرت برای یبوست خوب نباشه

خدا خیرت بده

به به دلم خواست دستورشو بی‌زحمت بگو درست کنم 🤭🤭

سوال های مرتبط

مامان یارا مامان یارا ۳ سالگی
سلام مامانا من هم می‌خوام تجربه از پوشک گرفتن پسرمو باهاتون در میون بزارم.. اوایل خیلی تشویقش می‌کردم می‌گفتم مامان داره میره دستشویی چقدر خوبه راحت میشیم وای چقدر خوبه پوشک نمی‌بندیم بابا داره میره دستشویی.... تا مدت‌ها همینجور بود یعنی فقط می‌گفتم بعد از دو یا سه ماه اومدم شورت آموزشی پاش کردم و دیدم براش خیلی فرقی با پوشک نداره و توش جیش می‌کنه.. دیگه قید پاکی دور وبرو زدم و از یک روز صبح که بیدار شد فقط یک شورت پنبه‌ای و یک شلوار پاش کردم و بهش گفتم � دیگه مثل بزرگا پوشکش نمی‌کنم و باید بره روی صندلی جیش کنه و صندلیشو هم گذاشتم داخل آشپزخونه چون بدون فرش بود و برای شستنش راحت‌تر بودم... چون خونه ما کوچیکه هرجا بود خودشو زود می‌رسوند به قصریش و خیلی ذوق داشت کارشو همون جا می‌کرد روز اول ۳ یا ۴ دفعه اشتباه پیش اومد ولی روز دوم کمتر شد روز سوم همینطور کمتر... تا جایی که الان �تی که دستشویی داره خودش کامل میگه یا اگر پیپی داره می‌دونه فرقشو با دستشویی و اگر بیرون باشیم بگه دستشویی دارم اگر بهش بگم خودتو محکم نگه دار تا برسیم دستشویی اینو متوجه می‌شه خدا را شکر از چیزی که فکر می‌کردم راحت‌تر شد
مامان 🌼نرگس🌼 مامان 🌼نرگس🌼 ۲ سالگی
خانوما یه تجریه از شیر گرفتن مو بگم
اخرین بار روز چهارشنبه ظهر دادم بهش شبش بی قراری کرد چندبار از خواب بیدار شد میگفت جی جی فقط و فقط آب بهش میدادم دوبار فقط خورد بقیش تو بغلم و رو پاهام میخوابوندم فرداش سینه هام پر شده بود تو حمام زیر دوش با اب گرم خالی کردم شب دومش اصلا بیدار نشد جز یبار آب دادم فقط
فرداش که روز سوم بود صبحش گریه کرد برا جی جی منم تلخک زدم سینه ام گرفت دهنش چندتا مک زد فهمید تلخه دیگه بیخیال شد
شب سوم سینه هام پر شده بود تو خواب عمیق بهش دادم خوب خالی شد و تاصبح اصلا بیدار نشد منم دیگه سینه هام پر نشد (خیلی عجیب بود برام چرا پر نشد سینه هام از جمعه شب تا امروز )
تا ۳ روز بهانه شیر میگیره روز چهارم به بعد خیلی کم یک باری گفت جی جی فقط
الانم دیگه نگفت هیچی امروز
ولی خب چون عادت داشت زیر سینه بخابه یا بغلش میکنم میخابه یا رو پا
خلاصه راحت بود هرچند من خیلی دل نازک و احساسی بودم خیلی غصم می‌گرفت و اینکه اون چند روز اول شوهرم خونه بود خیییییلی خوب بود
اگه نبود من زود جا میزدم واقعا حتما تنها نباشین هم واسه شما هم بچه خیلی خوبه
روز سوم هم جمعه هم بردمش پارک براش اسباب بازی گرفتم 😁
خدارو شکر بخیر گذشت
.۱۴۰۳ ۸ ۹ دو سال و یک ماه و ۲۲ روزگی از شیر گرفته شد 🥲😁