۱۴ پاسخ

عزیزم شما مرخصی زایمانت تمدید شد؟

برا پوشک عوض کردن یچی بده دستش که مشغول شه.
برا خونه هم دور تا دور حصاری بالشتی چیزی بزن که نتونه جایی بره. من اینجوری بستم یه گوشه رو

تصویر

در کل ک کنترل کردنشون الان ب شدت سخت شده روزای سختیه من تنها ک باشم از ی ساعتی ب بعد دیگ فکر میکنم دارم میمیرم

دقیقا وقتیم اسباب بازی میدم دستش سرگرم شه کمرشو هی میده بالا میاره پایین فقط میخوان با ما لج کنن

وااای داری اینده ماهارو میگی 🤣🤣🤣🤣

واقعا پوشک عوض کردن خیلی سخت شده پسرم سریع کپ میشه میخواد بره باید به زور نگهش دارم اخرشم خسته میشم اونم همینجور لخت میخزه میره
یه عکس دیدم نوشته بود وقتی میخوای پوشک عوض کنی انگار که باید با یه کروکودیل کشتی بگیری
واقعا ااااا همینطوره

من براش روروئک گرفتم راحتتتتت شدم قبلا ای سینه خیز میرفت اشغال پیدا می‌کرد میخورد

عزیزم بچه به همین شیرین کاریشون شیرین هستن
سعی کن تو دستشون اسباب بازی بدی و یا روی تشک بازی شون بزاری و پوشکشونو تعویض کنی
تشک بازی خیلی جوابه
و از همه بهتره پوشک شورتیه خیلی گزینه خوبیه برای بچه هایی که نمیزارن پوشک بشن

خدا بهت توان و صبر بیش از اندازه بده انشاء الله و برات آسون تر کنه مسیرو خیلییی سخته دوقلو خدایی😑😑

منم داغونم یعنی مرتب میخواد بالا سرش باشی که چیزی نخوره یا با کله نره تو در و دیوار امروز ظهر خواب بودم بیدار شده بود با سر رفته بود تو میز
نه وقت غذا خوردن دارم نه خوابیدن

روروک بزار اون یکیو پوشک کن پماد و لباس پوشیدن بعد اون یکی چندتا بالشت بزار جلوت که سمتت شما و اون نی نی نیاد باخیال راحت
منکه دست تنها بودم روروک خیلی خوب بود برام

خدا به خیر کنه برامون خونه من که سالنمون با ی پله جدا میشه ومیره به اتاق خابا😭 الانم موقع خاب بالش نچینیم از چپ وراست جمعشون میکنیم

عزیزم حالا کجاشو دیدی راه بیوفتن خیلی‌ بدتره سر همه چی دعواست همو میزنن ودندون میگیرن وموهای همو میکشن یعنی یه وضعیه خونه ما یه لحظه نمیشه تنهاشون گذاشت

منم اصلا نمیتونم پوشکشو عوض کنم اصلا واینمیسته 😑😑

سوال های مرتبط

مامان دوتاتوت فرنگی🍓 مامان دوتاتوت فرنگی🍓 ۱۶ ماهگی
سلام مامانای مهربون
من چند روزه خیلی کلافم نمی‌دونم چمه... همسرم کمکم هست مامانم وقتایی ک همسرم نیست سعی می‌کنه بیاد اما تا یه حرفی میزنه بهم میریزم ...مثلا امروز ز زد بپرسم فردا شیفت همسرم چیه.گفتک امروزم عصره میای .گفت امروز عاشوراست گفتم خب باشه برو عزاداری گفت خب چرا اینجوری حرف میزنی و ....فقط این نیستا ...کلا کلافم...بچه ها موقع پوشک عوض کردن خیلی کلافم می‌کنن... وسیله میدم دست دخترم سرگرم شه اونم بزور ...پسرم تا میبینن سینه خیز بسرعت نور میاد از دستش میگیره یا موهاشو میگیره یا زیرانداز ز میگیره میکشه‌‌‌‌..پسرمم عوض میکنم که اصلا انکار کشتی کجه...گریه می‌کنه نمی‌مونه سرگرم هم نمیشه دستش بوی میدم با اون می‌چرخه اینور اونور شکم میده بالا و ....نصف کلافگیم بخاطر همینه ...بعدشم که چون پسرم همش می‌ره اینور اونور یا می‌ره اسباب بازی از دست ابجیس میگیره اونم موهاشو میگیره یا هولش میده... منم همش نمیتونم بشینم پیششون ...از یه طرفم دارن دوباره دندون در میارن خیلی بی‌قرارن.مخصوصا پسرم....هراز گاهی یه جیغایی می‌کشه که جدیاگذا اضافه شده ب رفتاراش یا گربه میکنه اکثرا ...خلاصه اینجوری ...مامانم با بابام عصری اومدن یکم آروم شدم چون همسرم رفت شیفت گفتم خدایا چیکار کنم خیلی بهم ریختم ...که خدا خیرشون بده آومدن...مامانم گفت شبا و روزا یکم گلاب بخورم برا آرامش اعصابم...شما چی پیشنهاد میکنید ؟پاقعا نیاز دارم آروم شم