۱۲ پاسخ

نفس کشیدنم سخته به سختی میشه راه رفت برا من که اینجوری بود واقعا نمیتونستم تکون بخورم پله بالا رفتن واقعا سخته

منم‌خونه ام طبقه چهارمه...باید آروم بیای کمکیم داشته باشی..میتونی
من به دکترم گفتم..گفت آروم برو

یواش یواش باید بیای یکم درد داره دیگه

دوست منم طبقه ۳ بود خونش تونست بره
البته فک کنم تاثیر مسکن تو بدنش بود ک تونست
انشالله ک بتونی بری

اره اذیت میشم آدم
هر کاری ک باعث شه عضله شکم خم و راست شه دردناک

من زایمان اولم سه طبفه خونه پدرم را رفتم بالا
بعد دوباره برای آزمایش بچم روز سوم زایمان باز اومدم پایین و دوباره رفتم بالا
سخت بود ولی خدا کمک کرد و رفتم

نههه اصلا نمیشه ی پله ام سخته

منم فوبیای همین دارم میخوام بیام خونه خودم دوستندارم برم خونه پدرم یا پدرشوهرم

نه عزیزم شیاف بزن قبلش برو

از بیمارستان ک میخوان مرخصت کنن معمولا ی مسکن خیلی قوی بهت تزریق میکنن که با به خونه برسی دردی حس نکنی و شادو شنگول بری ، ولی نباید جو گیر بشی و فک کنی وای چقد راحت و بی درده ، چون اثرش که بره مرده زنده ادم میاد جلو چشمش ، منکه قشنگ مثل ی تیکه گوشت فقط اومدم افتادم تا یکی دو هفته تا دستشویی دولا دولا میرفتم چون خیلیم نمیخواستم مسکن بخورم که شیرم برا بچه مشکل ایجاد کنه یهو ، با چه بدبختی ای شیر میدادم دستام خسته میشد بچرو میزاشتم رو شکمم شکمم درد میگرفت ، به پهلو هم ک نمیتونستم بخوابم حداقل درازکش شیر بدم ، اصن ی اوضاعی بود ، دور تا دورمم شده بود پر اشغال 😂 هنوزم موفق نشدم خونرو جمعو جور کنم چون دست تنها بودم کلا و فقط شوهرم بود پیشم

یکم اذیت میشی نه زیاد من بعد اینکه از بیمارستان مرخص شدم تقریبا 20پله بالارفتم پایین اومدم

خب تو بارداریت همه این پله هارو بالا و پایین میری مشکلی برات پیش نمیاد اسانسور نداری ۴ طبقه خیلی زیاده

سوال های مرتبط