سلام مامانا💚
اومدم یه کم درد دل کنم💔
میگم شما هم اطرافتون ازین آدما هست که مدام شمارو به چالش میکشونن که مادر خوبی هستین یا نه؟!
من دخترم قد و وزنش خوبه اماااا چون بد غذاست و سخت غذا میخوره مخصوصا تو جمع شدیدا اضطراب گرفتم و حتی عصبی شدم که الان قراره چه حرفی بشنوم!
به زور غذا نده!
اذیتش نکن!
غذاش یه شکلیه! خوشمزس؟؟؟؟
وا تو این سن دیگه خودش باید بخوره!
بچه های دیگه دولپی غذا میخورن این چقدر عجیبه!
از اول بد عادتش کردی!
بذار گرسنه شه سنگم میخوره!
شیر بهش ندادی لج کرده غذا نمیخوره
و........🤕
بعدم میگن بچه فلانی تو هر شرایطی می‌خوابه
هممممه چی میخوره
اینقدرم تپله که نگو.....

سعی میکنم قوی باشم و فقط به این چرت و پرتا بخندم اما واقعیت اینه که نمیتونم
و گاهی بعد از شنیدن این حرفا تو تنهایی زااااار میزنم😭

ماشالله دخترت عالیه از حسودی نمیدونن چی کار‌کنن فهمیدن نقطه ضعف شما چیه همونو میگن.و در نهایت هر جوری باشیم بازم یکی هست گه مارو بخوره🤣

سلام بانو جان
واااااااااااااااااااااااااااااااای که مو به موی حرف هایی که زدی من از اطرافیانم شنیدم ، خصوصا نزدیکان خیلی نزدیک هم !!!!
متاسفانه ما هیچ موقع توانایی اهدای شعور به بعضی ها رو نداریم !
حالا هرچقدر هم نسبتشون نزدیک باشه وَلو اینکه از اعضای خانوادهٔ آدم محسوب بشن !
نمیخوام قسم بخورم اما باور کنید که منم تک تک این حرف ها رو شنیدم بعلاوهٔ خیلی صحبت های احمقانه دیگه مثل این ها :
داری بچه رو سوسول بار میاری !
اینقدر لوسش نکن ، پسر بچه است هااااا ( انگار پسر بچه عواطف و احساسات نداره و آدمیزاد محسوب نمیشه )
بچه رو پاستوریزه بزرگ نکن ، بزار آزاد باشه ( منظورشون اینه که توو کثافت غرق باشه )
وااااا ... بچه داره دو ساله میشه هنوز غذای میکس شده بهش میدی ؟ ( پسرم فقط سوپ خودش رو باید میکس شده بخوره وگرنه غذای درشت میخوره و خسته شدم بس که اینو براشون تکرار کردم )
از بس که بچه رو هیچ‌جا نمیبری اجتماعی نیست ، غریبی می‌کنه ! ( آخه نیست پسرم ۴۰ سالشه ، توقع دارن وقتی وارد یک جمع شلوغ میشه به همه دست بده و سلام کنه )
و ... و ... و ...
از این صحبت های فاقد وجاهت عقلی تا دلتون بخواد شنیدم و به قول شما توی تنهایی خودم غصه خوردم و ناراحت شدم و اوایل خیلی بیشتر از الان !
الان که پسرم داره به سلامتی دو ساله میشه ، اگر در توانم باشه و بتونم حتما یک جواب دندون شکن بهشون میدم و اگر نتونم و طبقِ فرهنگِ احمقانه مون وظیفه داشته باشم احترام بزرگ خریشون نه بزرگ تریشون رو نگه دارم سعی می‌کنم محل نذارم و تا جای ممکن رفت و آمد کمتری داشته باشم .
در کل سعی کردم بی‌توجه باشم به چرندیاتشون .

خب جوابشونو بده
بگيد مهم اينه بچم سالمه خرس نميخوام بزرگ كنم بچه آدم ميخوام بزرگ كنم
بگيد خب شما از فردا براش غذا درست كن بيار
4 بار با خنده بزني تو دهنشون ساكت ميشن

اره عزیزم چرا غذا نمیخوره ب زور نخوابون ب سروصدا عادتش ندادی باید ساکت باشه تابخوابه خیلی ریزس.....باید ادم ب بچش خیلیی برسه ما ازخودمون میزنیم ب بچمون میرسیم...نمونش همین الان ک دلسااا گیج خوابه ولی بچها نمیزارن بخوابه منم اینجا تیکه میشنوم ک نتونسم بچمو درست عادت بدم ک تو سروصدای زیادبخوابه😏😐

خیلی کم میگن اونم من جواب میدم حوصله ندارم بریزم تو خودم .. دخترمم ریزه ولی به کسی ربطی نداره ۱ساعت نگه میدارن که بخوان دخالت کنن

اوف به ماهم از این حرفا زیاد میگن متاسفانه
اهمیت نده
خودتو باور داشته باش تو چیزی برای دخترت کم نمیزاری
یک بار به همه بگو هر کی خواست ناراحت شه به جهنم
بگو شما هیچکدومتون دلسوز تر از من برای دخترم نیستین دخالت نکنید

دوست عزیز
آیاهدف زندگی تو زندگی برا دیگرانه 🤔

اگه اره
خب ب همین روالت و فکرات و فکراشون ادامه بده ببین اخرش چی میشه!!

اگه نه
خب یه کلمه براشون کافیه
به شما ربطی نداره /////



در دهن مردم هیچوقت بسته نمیشه!!!

عزیزم خیلی اوقات از روی دوست داشتنه بعضی ها هم که میدونم کو..شون از چیزی سوخته و قصدشون اذیته با لبخند میگم هرکی اختیار بچه ی خودشو داره و صلاحشو بهتر میدونه یا بحثو عوض میکنم حرف تو دهنشون خشک میشه ضایع میشن دیگه تکرار نمیکنن دهنشونو میبندن دیگه
تجربه بهم نشون داده اکثرا از روی دوست داشتنه ولی خب در کل نشون شعور نداشتشونه و روابطم رو کم میکنم و با اونایی که فهم و درکشون بیشتره رفت و آمد و گپ زدنم خیلی بیشتره
در هر حال به تخمدان چپمه نظرشون

واااای من چقدر از وقتی دخترم بدنیا اومد تا ااان که۱۳ سالشه ازین حرفا شنیدم بهم گیر دادن دختر منم یه بچه عجیبه.لخدا آب میخورد بهش چیزی میدادیم میگفت اب خوردم سیرم الانم غذاهاشو زیر کابینت قایم میکنم یا توریو باز کرده گوشتا رو میریزه بیرون بقیه هی به من گیر میدادن با همین حرفا کلا چند بار چیزی نمیگفتم ولی بعدش لجم درمیومد جواب میدادم ولی بازم ادامه میدن الان سر پسرم یاد گرفتم برای اینکه مهمونی به خودم و پسرم زهر نشه تو خونه شکمشو سیر میکنم یا میبرمش یه اتاق دیگه غذاشو میدم حتی چند تا لقمه بخوره یا نخوره کاریش ندارم تا برگردم خونه

هممون ازاین حرفا شنیدیم
وبیشترازهمه من شنیدم چون باقوم شوهرزندگی میکنم هرثانیه جلوچشممن هرثانیه هم میگن
خانواده خودم دورن الحمدلله کمتر میشنوم ازشون
ولی توقویترازاین حرفایی گلم خیلی خودمونی بخوام بگم کلا ه هیچ ورت نباشه
من دیگه تصمیم گرفتم اصلا جواب ندم وبه یه لبخند بسنده کنم

خب شاید ما خو مونم یکی ازون ادما باشیم
من واقعا کسیو که خیلی دوست دارم اینارو میگم بهش یه برادرزاده فوق شیطون دارم خیلی ریخت و‌پاش میکنه مامانش که میخاد جم کنه من میگم جم نکن بزار خودش یاد بگیرع جم کنه شش سالشه یا غذا نمیخوره شاید مادرش ناراحت بشه نمیدونم🤕

دور برای من کم میگن چون میدونن حساسم و ناراحت میشم....ولی در کل نباید نظر داد به هر حال مادر خس عذاب وجدان و ناکافی بودن نیاد سراغش ....🥺🥺🥺.
جالبه ک گاهی هم جنسامون هم درک مون نمی کنن 🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️😐

همه ما از اینا میشنویم مادرشوهرم مخصوصن خیلی میگه وللش شیرشو قطع کردی گلم

عزیزم این که چیزی نیس، به من گفتن تقصیر توا که بچه رفلاکس داره و بالا میاره، هزار بار دلم شکست

وای چقد تومنی منم بیشترخانواده همسرم اینجورین..منم دیگه تاجایی که بتونم سعی میکنم جلواونا بهش غذاندم چون باحرفاشون اعصابم خوردمیشه

به منم بعضی وقتا میگن ولی وقتی کسی چیزی بهم میگه همیشه فکر میکنم که آیا درست میگه یا اشتباه می‌کنه گاهی درست میگن مثلا من به بچم غذا میدادم و مدام دنبالش بودم بعد دیدم درست میگن این چه وضعیه خوب عادت می‌کنه تا پنج شیش سالگی من باید مدام برا دو لقمه غذا دنبال بچه باشم روشن رو عوض کردم
کلاً من اینو یاد گرفتم ه هر کسی حرفی می‌زنه فکر کنم و جبهه نگیرم همیشه که من درست فکر نمی‌کنم اینجوری به نفع خودمم هست

حالا منم یه چی بگم ماشاالله چه موهایی داره
پ چرا بچه من کچلههه🤣🤣🤣

جدیدا ک تو محرم فامیلای دورشونم میبینن اظهار نظر میکنن
چرا این انقد ریزه؟
بابا بشما چه؟
منم گفتم مدلشه😒😒😒
خانوداه شم با اینکه میبینن ما انواع و اقسام چیزای مقوی رو براش میخریم
باز میگن تو چیزی نمیدی ب این بچه
از اول بش نمک ندادی غداهاشو رژیمی درست کردی ک اشتهاش کور شده
گفتن باشه قبول اما زمان شیر خوردنش چی؟؟؟ شیر خشک اصلا نخورد سینه ی خودمم به هزار دنگ و فنگ میخواستیم بش بدیم
ولی کو ادم عاقل باز تکرار میکنن

معذرت میخوام به تخم چپ پسرآیندمم نمیگیرم
هربچه ای یه جوره من قبلا حرص میخوردم الان اصلابرام مهم نیست
وقتی میدونی سالمه وزنش خوبه
بااحترام بگو من خودم صلاحشو بهترمیدونم

ماشالا مو
دختر من کچله
هر سری میگن بتراش سرشو

منم دارم اتفاقا کل خانواده ی همسرم

عزیززززم🫂
قوی باش و ادامه بده
اشک هم دکمه ی تخلیه ی خیلی خوبیه
اما بدون شما یک مادرِ کافی هستی برای دخترِ قشنگت🩵🌱😍

به حرفشون گوش نده ارمان رو ۱۰ثابت مونده بچه دندون داره بدن درد داره شیطونی داره اگه بقیه بچه ها تپلن شاید بعد ها نتونن لاغرش کنن و اونم یه جورناراحتی خداروشکرکن که سالمه مادرشوهرمنم اینجوری میگفت شوهرم دید ناراحت میشم گفت نه که بچه های اون یکی بچه هات ماشالله گاون بچه من جوجس دیگه دوسش دارم ربطیم به کسی نداره دیگه چیزی نگفت شماهم جوابشو بدی کافبه بگو سلامتیش برام مهمه

منم اوایل تو بعضی جمع ها اضطراب می‌گرفتم چون دخترم بیشتر شیر میخورد مادر و شوهرم و پدر شوهرم هی گیر میدادن ک وای چرا غذا اینقدر کم میخوره بهش غذاهای مقوی میدی یانه بچه فلانی خیلی بیشتر میخوره.بعد جالبه دختر من خیلی تپل مپلی تر بود تا الانش میگفتن حالا تو ب این نمی‌رسی برسی خیلی تپل تر میشه.. ی سری دیگه ناراحت شدم گفتم شما دلتون بیشتر از منه مادر برا بچم میسوزه؟..راسش الان دیگه حرف بقیه هیچ اهمیتی نداره برام ؛جالبه اونا هم دیگه نمیگن چیزی

ماشالله به دختر نازت❤️خداروشکر نرماله همه چی
و در نهایت بله،از این حرفا زیاد میشنویم
یه نمونه اش اینکه پسر من اصلا بغل نمیمونه میگه منو بذار زمین از نوزادی تا همین الان که راه میره و میدوعه
اونروز جاریم حالا شایدم به این منظور نگفت ولی برگشت گفت پسر من مهران شیطون بود ولی خوبیش این بود بغل میموند…ماشالله آریا بغل نمیمونه
من ناراحت نشدم ولی به قول تو ،توی تنهاییم به این فکر کردم انقدر مردم مسخره میکنن میگن نگاه کن بچه رو بغلی کرده…حالا این پسر بغلی نشده و مستقله باز یه جور دیگه!
یعنی میخوام بگم هرمدلی باشی یه حرفی حدیثی توش هست
بیخیال باش
آریا همچنان غذاش داستان داره
خوابشم هنوز روی تاب میخوابه همین الانم روی تابه
من هیچ جا نمیتونم بخوابونمش هرجا باشیم میایم خونه
اصلا هم کاری ندارم بقیه پیش خودم یا پشت سرم چیزی بگن
بیخیال باش بابا😘❤️انقدر خودمون با بچه ها چالش داریم که دیگه وقتی برای این چیزا نداریم🥹

منم خیلی استرس میگیرم توی جمع میخوام غذا بدم به بچم
بچه منم یه مدلیه که انگار خسته شده انقدر من بهش غذا دادم توی جمع از دست بقیه میخوره از دست من نه😐 اگه خانواده خودم باشه که هیچی مهم نیست برام اگه توی جمع شوهرم باشیم خیلی سخت میشه برام واقعا عذابه

بگو به یه ور دخترم

تو چقد منی🙂🙂.

آره منم چقدر بدم میاد از اینجور آدما فقط تو دلم میگم کاش شرایطی پیش بیاد که بتونن درک کنن که من چی میکشم چی میگم

سلام بانو جان
واااااااااااااااااااااااااااااااای که مو به موی حرف هایی که زدی من از اطرافیانم شنیدم ، خصوصا نزدیکان خیلی نزدیک هم !!!!
متاسفانه ما هیچ موقع توانایی اهدای شعور به بعضی ها رو نداریم !
حالا هرچقدر هم نسبتشون نزدیک باشه وَلو اینکه از اعضای خانوادهٔ آدم محسوب بشن !
نمیخوام قسم بخورم اما باور کنید که منم تک تک این حرف ها رو شنیدم بعلاوهٔ خیلی صحبت های احمقانه دیگه مثل این ها :
داری بچه رو سوسول بار میاری !
اینقدر لوسش نکن ، پسر بچه است هااااا ( انگار پسر بچه عواطف و احساسات نداره و آدمیزاد محسوب نمیشه )
بچه رو پاستوریزه بزرگ نکن ، بزار آزاد باشه ( منظورشون اینه که توو کثافت غرق باشه )
وااااا ... بچه داره دو ساله میشه هنوز غذای میکس شده بهش میدی ؟ ( پسرم فقط سوپ خودش رو باید میکس شده بخوره وگرنه غذای درشت میخوره و خسته شدم بس که اینو براشون تکرار کردم )
از بس که بچه رو هیچ‌جا نمیبری اجتماعی نیست ، غریبی می‌کنه ! ( آخه نیست پسرم ۴۰ سالشه ، توقع دارن وقتی وارد یک جمع شلوغ میشه به همه دست بده و سلام کنه )
و ... و ... و ...
از این صحبت های فاقد وجاهت عقلی تا دلتون بخواد شنیدم و به قول شما توی تنهایی خودم غصه خوردم و ناراحت شدم و اوایل خیلی بیشتر از الان !
الان که پسرم داره به سلامتی دو ساله میشه ، اگر در توانم باشه و بتونم حتما یک جواب دندون شکن بهشون میدم و اگر نتونم و طبقِ فرهنگِ احمقانه مون وظیفه داشته باشم احترام بزرگ خریشون نه بزرگ تریشون رو نگه دارم سعی می‌کنم محل نذارم و تا جای ممکن رفت و آمد کمتری داشته باشم .
در کل سعی کردم بی‌توجه باشم به چرندیاتشون .