ادامه....
روحم رو اینجوری زنده نگه داشتم. من توی شهری زندگی میکنم که واقعا مردمش از اون مدل ها هستن که مثلا مذهبین ولی اشغال تر از خودشون نیست. چادر اجباری هست اما من حرف مردم برام مهم نیست و مانتو میپوشم اونم چیزای قشنگ اما نه جلف. چون یه روز به این فکر کردم که من الان ۸۰ ساله هستم و موقع مرگ. و به این فکر میکنمکه به خاطر حرف بقیه چه چیزهایی که از خودم دریغ کردم اگر برگردم عقب حتما انجامشون میدم و الان همون سالهای جوانیم هست. حتما به معنویات اهمیت بده اگر اهل نماز نیستی اما دعا زیاد کن که واقعا انرژیش میاد تو زندگیت. و اینو از من داشته باش اگر خواستی کسی رو قضاوت کنی حتی اگر مطمعن بودی یه گزینه نگه دار برا خودت بگو من نمیدونم خدا میدونه و واقعا بعدا اگر متوجه حقیقت شدی شرمنده خودت نشی. یه نفر اینو به من گفت و واقعا مدیونشم. من هیچ وقت کسی رو حتی فاحشه رو قضاوت نمیکنم چون من اون نیستم. ببخشید طولانی شد و شاید بی ربط بود ولی واقعا زندگی جز آرامش روح و روان نیست. قدر جوونیتو بدون
من به عنوان یک ۳۱ ساله اول واقعا خوشحالم که در ۳۰ سالگی مادر شدم و اصلا نمیتونم بهش فکر کنم توی دهه بیست زندگی بچه داشتم البته هر شخصی کاملا متفاوت هست. من قبلا فکر میکردم ۳۰ سال زیادی بزرگ هست و آبجیم که ۵ سال بزرگتر بود به چشم خیلی بزرگ بود ولی الان میگم اِ من هنوز حس ۱۸ سالگی رو دارم. اصلا سر چیزای الکی حرص نمیخورم مخصوصا مخصوصا مادرشوهر و خانواده شوهر چون واقعا ارزش ندارن یه زمانی بود تو خواب از بس حالم بد میشد هذیون میگفتم و گریه میکردم از دست مادرشوهرم اما الان واقعا کاریش ندارم و خودش افتاده دنبالم و بهم زنگ میزنه. به خودم و روحم میرسم ولی به خاطرش شوهرم رو اذیت نمیکنم که چیزای گرون الکی بخرم. چون توی این دوره زمونه واقعا پول درآوردن سخت هست. آبجیم جدا شده و کار میکنه میگه بخدا قدر شوهراتون رو بدونید چون خیلی خیلی سخته با ای پول دربیاری. حتما یه حرفه و هنر یاد میگیرم. من قبل زایمان حسابدار مرکز موبایل بودم. ارشد باستان شناسی دارم و کارشناس قوه قضائیه هستم. تابلو رزینی درست میکنم. شاعرهستم و توی انجمن ادبی ها فعالیت دارم
من زودتر ازدواج میکردم
فاصله سنیم با بچم کمتر میشد
پسرم30ساله بشه خودم61سالم میشه چیه اینجور
حتما وام هروی بشه فقط خونه داشته باشم
دغدغم فقط آینده بچم باشه ن ماشین و خونه هم اضافه بشه
خیییییلی بیشتر با پدر مادرم وقت میگذروندم
چون بابام رو ندارم خیلی حسرت بدلم مونده
لایک کن منم جوابارو ببینم
من تو ۲۹
توصیه بگم یا نه یه سال صبر کنم 😅
اگه برگردم به عقب هیچ وقت ازدواج نمیکردم مخصوصا تو سن پانزده سالگی الان شش سال ازدواج کردم و خیلی زجرا کشیدم که حقم نبود میموندم درس میخواندم و از پدر مادرم نگه داری میکردم الآنم بخاطر رضا خداروشکر میکنم که بعد شش سال و ستا سقط خدا. بهم دادش
بیشتر به خودم اهمیت میدادم
مستقل میشدم از نظر مالی احساسی
به نظرم وقتی ۳۰ سالت میشه افکار و احساساتت تغییر میکنه
و سعی میکردم منطقی تر باشم
اگر برگردم عقب عاشق شوهرم نمیشم و باش ازدواج نمیکنم و فرصت بش نمیدم این بزرگترین اشتباهم بود،اگر برگردم عقب حتما درس میخونم حتی اگر سرکار نرفتم
هرچی حصرت بخوری وفکرکنی گذشته گذشته برنمیگرده. پس ازالان تلاش کن که دراینده که به گذشته فکرکردی جای افسوس نباشه. شادباش زندگی کن به حرف مردم اهمیت نده بابچه هات دوست باش هپای شوهرت هم داشته باشه همه جا تاکسی نتونه برا خودت وزندگیت تصمیم بگیره ودخالت کنه. اینم نصحیت من با33سال سن ومادرچهارتابچه😅😘
عقب ک نمیتونم برگردم ولی اگ برمیگشتم درس میخوندم تا حداقل دستم تو جیب خودم باشه...
از ازدواجم راضیم ولی خب خیلی دیر ازدواج کردم فاصله سنیم با دخترم 34سال
و اینجای ک هستم نمیخام برگردم چون پارلا رو دارم ارزش نداره برگردم
منو هم لایک کن جوابارو ببینم
من که ۳۰ سالم نشده ولی برگرد عقب بیشتر به خودم اهمیت میدم و خودم رو اولویت اول زندگیم میزارم برای خواسته هام بیشتر تلاش میکنم زندگی رو سخت نمیگیرم به حرف مردم اصلا اصلا توجه نمیکنم و برای خودم زندگی میکنم اونجور که دل خودم میخواد
چپعجب سوالی میپرسیا منکه به عقب برگردم ازدواج نمیخام کنم همون مجردی خوب
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.