عزیزم منم تو ماه تو هستم خیلی هم خوشحال هستم روز شماری می کنم برم بیمارستان نی نی مو بغل کنم. اصلا فکرت اینجوری مشغول نکن تا می تونی برو بیرون دوستی آشنایی فامیلی خانواده ای بگو بخند تا روحیتو بدست بیاری منم نام امید بودم اما به مرور زمان ردیف شدم خدارو شکر
منم همینم تو تاپیک خیلیا هم اینو گفتم من از اول بارداری همین بودن بعدظهر ها میخوابیدم بیدار میشدم این حس نیومد سراغم میگفتن خاک توسرم چرا حامله شدم میمیرم این بچمو ک نمیبینم دختر اولمم بی مادر میشه 😭هنوزم همین حس باهامه
سعی کن حالا که واسطه ی خلقت یه موجود معصوم تو عالم شدی و خدا تاج مادری رو روی سرت گذاشته یه مادر شاد و امیدوار باشی . بابت احساساتی که سراغت میاد خودتو سرزنش نکن و بدون هر زن بارداری ممکنه گاهی دلتنگ گاهی خسته و گاهی نگران باشه . به خودت حق بده ولی سعی کن زود حال و هواتو عوض کنی
منم اینطورم😂😂نترس بابا، من دوتا بچه دیگه هم دارم، سر اونا هم این فکرا رو میکردم، اما بادمجون بم آفت نداره😂الانم اصلا نگران خودم نیستم، همش میگم اگه بمیرم کی عه بچه هام نگهداری میکنه... 😂
قرار نیست بمیری . دیگه خیلی ساله آدما سر زا نمیمیرن . این فقط یه احساس طبیعی تو بارداریه و باید درک بشی
انشاالله خدا به همه کمک کنه دخترا نگران نباشید خدا بزرگه انشالله همه سال وسلامت بچه هامون و بغل بگریم
😂😂😂😂عزیزم اشکال نداره سر زایمان بمیری می ری بهشت 😂😂شوخی کردم چرا آخه باید با این همه امکانات سر زایمان بمیری
هورمون بارداریته
اصلانگران نباشیدخداخودش میدونسته که خانوماتوانایی زایمان دارن وتووجودشون گزاشته
من بدون دردرفتم بستری وباامپول فشارزایمان کردم حتی خونریزی داخلیم کردم ولی همه رویادتون میره نی نی بغل میکنید
وا اینجوری فکر نکن دیونه ای
من فکر میکردم فقط من گریه زاری دارم البته من یه هفته س دختر همسایمه خودکشی کرد دیدم این تور شدم قبل خیلی اروم بودم ولی الان دل تنگ میشم گریه الکی دارم ۲بارم فشارم رفته بالا
نه بابا اینا همش استرس زایمان منم این طور بودم ترس نداره خیلیم راحته زایمان میکنی اینقدر راحته حالا میبینی
عزیزم نگران نباش انشالله با سلامتی زایمان میکنی حالا باید نی نی تو بغل کنی بزرگ کنی این فکرا چیه شاد باش
نامید نباش خدا کمکت میکنه
دقیقا منم اینا رو دارم تجربه میکنم شوهرمم احساس میکنم اخلاقش عوض شده
ناشکری نکن عزیزم خوب نیست، برو سوره قران بخون اروم بشی، توکل کن ب خدا، خب چن ماهه اذیت شدی تو روحیت اثر گذاشته، الان باید خوشال باشی دوران سختت رو ب پایانه و نی نی خوشکلتو بغل میکنی
منم ترس افتاده تو جونم برا زایمانم با اینکه بار سوم نمیدونم چرا هی فکرم و پرت میکنم هم دوست دارم زودتر زایمان کنم هم میترسم
منم همینطور..کاش تموم میشدکاش...پیش بابام بخابم دیگه ارامشم دارم بعدمن هم هرچی شدشد....
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.