۱۴ پاسخ

همون ۷،۸ با بازی و‌حموم و هرچی میشه نگهش دار دیگه نذار بخوابه میدونم سخته چون برا منم پیش اومده
۸:۳۰ اینا شامشو بده ۹:۳۰..۱۰ بخوابه
ولی عجیبه ۶ صب پا میشه و ظهر نمیخوابه باز

یعنی شیش صبح پا میشه دیگه تو روز نمیخوابه

دیفن هیدرامین خطرناکه نده
ببر دکتر دارو خواب میده

منم بچم‌همین مدلیه تقریبا ظهرا اصلا نمیخوابه
ولی یه مدته شب که میخوابه صبح ساعتای۱۰ یا۱۰ونیم بیدار میشه
ببین فقط باید عادتشون بدی

هر شب باید بیس دقیقه سرگرمش کنی دیری بخوابونیش ،هر شب بیس دیگه دیرتر بخوابونش تا خوابش تنظیم شه

گلم این کم خونی داره دخترم همینه

داروخواب اورنمیخوادکه باهاش عصرابیشتربازی کن تاخسته تربشه وبعدش دیرتربخوابونش

پارسا یه مدت خوابش همینجوری شد
من از ۸ شب بزور بیدار نگه میداشتم باهاش بازی میکردم میبردیمش بیرون داخل حیاط کلا هرچی ک دوس داره و تا ۱۲ بیدار بود دیگ خوابش تنظیم شد بعدظهرهاهم میخوابه ۲ ساعت

دیفن هیدرامین یذره،ولی درکل خوابشو درست کن دیگه ۷ اینا نزار بخوابه ببرش بیرون سرشو گرم کن تا حداقل ده بخوابه دو سه شب اینجوری بخوابه درست میشه

شیرینی و تنقلات و بستنی نده براش

از منم تازگیا اینجور شده باش بازی میکنم تو خونه بدوه تا خسته بشه بعد میخوابه

ساعت دو ظهر بهش قطره ملاتونین بده

چقدر سخته درکت میکنم
ولی صبحا که بیدار شد خودتو بزن به خواب اصصصلا جوابشو نده بلکه خابید

دارو خواب آور نمیخاد
ی آزمایش کلی ازش بگیرن شاید کم خونی داره

سوال های مرتبط

مامان پریناز مامان پریناز ۳ سالگی
مامانا عزیز که بچه هاشون تقریبا همسن دختردمن میخواستم بدونم که بچه های شماهم این اخلاقای بد رو دارن یانه؟ دختر من از صبح که از خواب پا میشه ظهرا نمیخوابه اصلا تا ساعت، ۱۲-۱نصف شب بیدار بعدم یک سره نق میزنه یک سره حرف میزنه یک سره یک موضوع کوچیکی بهانه میکنه سر همون یک سره گریه میکنه از صبح تا شب یک بند تو گوش منو شوهرم نق میزنه بهانه های الکی میگیره از نوزادیش هم همین طور یود دائم درحال گریه بود الانم که سه سالونیمش هست هنوز دذست نشده به خدا کاری باهامون کرده که هم من هم شوهرم باخودمون میگیم کاش اصلا بچه دار نمیشدیم دوتامون دلمون میخواد فقط بگیریم بزنیمش حرصمون خالی بشه به خدا خیلی یک سره نق میزنه بهانه میگیره الکی گریه میکنه نمیدونیم دیگ چیکارش کنیم تو خونه یک جور اذیتمون میکنه بیرون از محیط خونه یک جور دیگ یا مثلا رستورانی جایی میریم انقد جیغ داد الکی بهانه های الکی میگیره جیغ میزنه که میزهای کناری از دستش عصبانی میشن به خدا کم اوردیم از دستش سرمونو به درد اورده دیگ
مامان حسین مامان حسین ۳ سالگی
یعنی این بچه قشنگ منو دیوونه کرده یعنی کاری کرده دیگه غلط بکنم به بچه ی دوم فکر کنم، یه بچه میبینی شیطنت داره میدوئه، بپر بپر میکنه از دیوار راست بالا میره میگی شیطونه تو ذات بچه اس شیطنت ولی حسین این کارارو نمیکنه یعنی میکنه ها ولی خیلی کم آزار دهنده نیست عوضش اذیت میکنه میزنه گار میگیره، بعد باباش رو خیلییییی اذیت میکنه نمیزاره اصلا یه لقمه غذا بخوره یه کم استراحت کنه، اصلا باباش رو میبینه یه بچه ی بدی میشه که حد و حساب نداره دیوونه میکنه قشنگ...
الان دیروز از صبح پیش خواهرم بوده من بیمارستان بودم نه صبح از خواب بیدار شده ظهر نخوابیده شب ساعت ده تو ماشین خوابید بعد تا من برم دوش بگیرم بیام بخوابم ساعت یازده بیدار شد یعنی قشنگ جد و آباد منو آورد منو آورد جلوی چشمم دوازده و نیم خوابید، فکر کن من از ۵ صبح بیدار بودم تو بیمارستان از این ور به اون ور دنبال کارای مامانم، خلاصه دوازده و نيم خوابید الانم از ۷ صبح بیدار شده نه گذاشت من بخوابم نه باباش که ۸ میخواست بره سرکار، یعنی دیگه نمیدونم چیکار کنم باهاش😭😭😭