آره من همش فقط نون پنیر وخیارمیخواستم لیمو بو میکردم
سلام من صبحها حالم بد بود اصلا دوست نداشتم تنها بمونم و خونمونم دوست نداشتم سه وچهارماه اول که بگذره بهتر میشین
لیمو قاچ کنین بزارین رو میز
تو آشپزخونه تو اتاق خواب
سلام من دقیقاهمینجور بودم تنفر داشتم همه چی به شدت بو میداد
می گفتم منو ببرید تو یه خونه که مثل باغ سرسبز باشه و هیشکی هم نباشه تا هیچ بویی نشنوم
نه اصلا
اره من اوایل همش میگفتم خونه بو میده😶از ساعت۲شب بالا میاوردم تا هروقت که از حال میرفتم😶
من هم سر دخترم هم سر پسرم حالم از خونم بهم میخورد دوتاشونم تو دوتا خونه متفاوت بودیم
خونه مادرشوهرم بودم
آره خیلی بد بود...اصلا اونجا احساس راحتی نمیکردم..بابام هم زونا گرفته بود اصلا نمیشد برم خونه مامانم...چه روزای بدی بود😒💔
ن والا معمولی
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.