۵ پاسخ

🤔🤔🤔🤔🤔 چرا حس میکنم اینهایی ک میگی منم دارم

اندومتریوز هرجاییی از بدن میتونه باشه چون بافت داخلی رحم ممکنخ نفوذ کنه ب هرجا
تو عملایی ک روی رحم انجام میشه امکانش هست روی خط عمل پیش بیاد ربطی ب جراحت نداره ی جورایی بدشانسیه و یکمم ژنتیک توش دخیله

سلام منم انتهای بخیم سمت راست یه حالت گردی اندازه نخود میاد زیر دستم دست میزنم دکتر احتمال آندومتریوز داد با کیست گفت اگر بزرگ تر نشد و درد نداشت پیگیر نباش در غیر این صورت باید عمل کنی درش بیاری

چ‌علائمی داره؟
من سمت چپ بخیم اروم روپوستش دستم بکشم دردمیگیره

سلام من اومدم يه آپديتى بكنم شايد اين سوال يكى ديگه هم باشه و اتفاقي بياد پست منو بخونه امروز رفتم سونو دادم و نتيجه سونو suture granolomaبود كه براثر بخيه و به ويژه واكنش به نخ بخيه تو عمل هاى جراحي ممكنه ايجاد شه و رايجه و اون قسمت بافت رو ملتهب ميكنه و حالت سفتي ميده و به مرور زمان كمتر ميشه خلاصه خداروشكر آندو منتفيه

سوال های مرتبط

مامان مهراد👶🏻❤️ مامان مهراد👶🏻❤️ ۱۳ ماهگی
تجربه سزارین من ۲

خیلی استرس داشتم بهم گفتن همین الان باید عمل بشی دست و پامو گم کرده بودم .به مامانم گفتن شما برو بخش حسابداری کاراش رو انجام بده .سریع به همسرم زنگ زدم گفتم پاشو بیا بیمارستان من باید عمل بشم.خلاصه لباسای اتاق عمل رو تنم کردم و رو تخت دراز کشیدم اومدن سوند رو وصل کردن اولش فکر کردم قراره چه اتفاق ترسناکی بیفته ولی همین که از بالا سرم رفتن اونور گفتم تموم شد گفتن اره وصل کردیم گفتم چقد راحت بود اصلا درد نداشت.آنژیکت هم وصل کردن اون هم اصلا درد نداشت.یه نیم ساعتی رو تخت دراز کشیده بودم تا بالاخره دکترم اومد و بردنم توی اتاق عمل اولش که وارد شدم به شدت سردم بود بدنم از استرس یخ زده بود البته اتاق عملم خنک بود و من شدیدا داشتم میلرزیدم .بهم گفتن تا آمپول بی حسی رو به کمرت زدیم سریع بخواب.امپول رو زدن کل بدنم گرم شد و همه استرسام رفت .توی مدت عمل خود پرسنل داشتن با هم حرف میزدن و همه چی عادی بود.ذره ای درد احساس نکردم همه چیز عالی بود اصلا باورم نمیشد انقد همه چیز داره راحت انجام میشه.حدودا یه ربع بیسست دقیقه بعد صدای گریه مهراد رو شنیدم اوردنش کنارم خیلی حس خوبی بود انگار دنیا رو بهم دادن🥹 بعدم بردنش و تمیزش کردن و بعد هم دکتر رفت و یکی از پرستارا شکمم رو بخیه زد و بردنم توی اتاق ریکاوری.یه دو ساعتی هم توی ریکاوری بودم و بالای سرم هیتر روشن بود که سردم نشه همه چیز عالی بود.بعدم بردنم تو بخش کم کم بی حسیم رفت و واسم پمپ درد و آمپول و مسکن و … استفاده کردن و درد فوق العاده قابل تحملی داشتم.اولین بلند شدنم هم اصلا چیز عجیب و ترسناکی نبود فقط خیلی احساس سنگینی میکردم همین.و بعد دو روز هم مرخص شدم .البته ناگفته نماند که دکترم خیلی خوب بود و بیمارستان خصوصی رفتم.