پروسه شیرگرفتن از مای بی بی گرفتن همه اینا راحت بود ولی پروسه مهدکودک رفتن یک عذابی دارم میکشم حد نداره ۱۵روز میره مهد میگه نرو بمون ی وقتای گریه راهکار دارین یگین

راهکارم اینه که با این اصرار تون فقط بچه رو زده میکنید اگر شرایط نگهداری بچتون رو دارید الان مقاومتش نشونه آماده نبودنشه اصلا اذیتش نکن سال دیگه که ۴ ساله هست امتحان کن

چه اصراریه بذارید چرا فکر می‌کنید یه بچه سه ساله حتما باید بدون شما جایی بمونه یا انتظار داری اجتماعی باشه،عزیزم اون فقط سه سالشه،هم خودتو داری عذاب میدی هم بچه رو،فکر میکنی بهش خوش میگذره اونجا بچه همش ترس از دست دادن شمارو داره بچه مهد واسش میشه بعدش یه کابوس ،من پسرم پارسال ۴ سالش بود یه روز بردم نموند طوری گریه کرد دلم طاقت نیاورد گفتم گور بابای مهد،بچمو از سرراه اوردم عذابشم بدم میخواد بمون سال بعد میبرمش امسال بردم خییلی راحت گفت مامان برو من دیگه بزرگ شدم میمونم،اگه واقعا عزیزم داره اذیت میشه نبرش

عزیزم باید اول آمادگی ایجاد کنی، بعد با مشاور مهد صحبت کنی مثلا اگه اضطراب جدایی داره یا وابستگی زیاد باید اول حل بشه، بعد تا ۲ ماه تایم کم باشه و دو هفته اول شما در مهد حضور داشته باشین، من وقتی رفتم مهد برای مشاوره اینا رو گفتن، من هنوز ثبت نام نکردم ولی دخترم خیلی مشتاقه نمیدونم تو محیطش چطور رفتار میکنه

حالا واجبه الان بزاریش مهد؟؟زوده هنوز من میخاستم برا راحتی خودم بزارمش ولی پشیمون شدم حس میکنم زوده. دلم نمیاد ۵ سالگی بزارش

باید اولش تو فواصل کوتاه بری و بگردی مثلاً یه ساعت به بار که مطمئن بشه قرار نیست ولش کنی اونجا و بری