خلاصه و مرحله ای مینویسم
✔جذاب کردن اتاق خواب با پوستر و شب خواب و ...
✔قصه گفتن در مورد بچه هایی که توی اتاق خودشون میخوابن
✔بازی سایه ها واسه اینکه از تاریکی نترسه
✔اینکه هر وقت صدات کرد با اولین مامان گفتنش خودتو بهش برسونی و اطمینان بدی که تنهاش نذاشتی
✔قصه گفتن و بوس و شب بخیر و آماده سازی فضا جهت خواب
✔دراز کشیدن پیشش و اینکه چند شب اول پیشش بخوابی
✔شب های بعد پایین تخت
✔شب های بعدی دمدر اتاق و همینطور دور و دور تر شدن
شما باید خیلی زودتر از اینا جداش میکردی
الان آبحیش بیاد خواه ناخواه شب کنار آبجی خوابی و دوماه فرصت کمی واسه عادی سازیه و حسادت و حساسیتش برانگیخته میشه
من پیشنهادم اینه که آبجیشش اومد کم کم فضا اماده کنی که اونم بیاد پیش نازگل تو یه اتاق بخوابن هم عادت میکنه به صدای گریه شبانه و بعدا حساس و بدخواب نمیشه هم به مرور متوجه میشه که با بزرگتر شدن جای خواب جدا میشه و فرقی بین اون و آبجیش نیست
ولی بازم با یه مشاور خوب مشورت کن
والله منکه از ۵سالگی به زور جداش کردم تا الان که ۸سالشه باز شبا بهونه میکنه میگه بیام پیشت بخوابم میگم تو این همه سال خسته نشدی هرشب این حرفو میزنی میدونی که باید تو اتاق خودت بخوابی پس برو بخواب نه خودتو خسته کن نه منو
من اول از خواب ظهر شروع کردم...
ظهرا که میشد اولش خودمم میرفتم پیشش بعدش کم کم خودش میخوابید تنها جوری شد می گفت شبام تو اتاق خودم بخوابم
اتاقشم تاریک تاریک نیست
والله ماکه سامرپیش خودمون میخواب برادرش توکهوار
هرموقع میخوابه چه بعدازظهرچه شب تواتاق خودش باشه یه چندشب اول توپایین بخواب اون روی تختش بعدکه اطمینانپیداکرد رختخوابت باشه تواتاقش ولی خودت بروتواتاق خودت نق زد بروبهش سربزن کم کم فاصله رفتنتو کم کن دیگه عادت میکنه تنهابخوابه
سوال منم هست
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.