۸ پاسخ

خیلی خوب پیش رفته ....شبا هم پوشک نکن زیرانداز مناسب بذار .

فقط خونسردیتو حفظ کن که عامل موفقیت میشه

فقط صبر داشته باش،بالاخره یاد میگیره،عجله نکن تا بچه هم استرس نگیره،پسر من اصلا همراهی نمی کرد،کل خونه رو به گند کشید🙄🙄ولی خداروشکر الان بهتره،البته شبا کلی جیش می کنه،مجبورم پوشک کنم

منی ک بعد دوماه ک خودش میرفت حلا یع هفته ی ک همشو ت شلوارش جیش میکنه اصلا همکاری نمیکنه موندم چ کنم

اگر خودتم حواست بیشتر بهش باشه همون خطاها دیگه تکرار نمیشه . پسر منم مثل بچه تو پیش رفت و سریع اوکی شد شکر خدا ولی من از شب. اول پوشکش نکردم دیگه . قبل خواب مایعات نده و ببر دستشویی .‌صبحم ساعت۵یا شش ببر سرپا بگیر دستشویی تا عادت کنه . الان پسر من اگر تو خواب جیش داشته باشه بیدار میشه میگه جیش و چون گیجه باز میخابه . منم خوابم سبک شده بخاطر جیشش سریع میبرم دستشویی سرپا کنم. چون تا۱۰میخابه ،باید ۶صب ببری دستشویی.

اره پسر منم شبها میدونست پوشکه انجام می‌داد. وقتی نکردم اونم نکرد.

خدا قوت. خداروشکر پیشرفت خوبی داشته پسرتون. خدا حفظش کنه.🥰
پسر منم پانزدهمین روزی هست که از پوشک گرفتمش. سه روز اول اصلا همراهی نکرد
ولی بطور معجزه آسایی از روز چهارم همکاری کرد. حتی از روز هفتم هم پی پی ش رو می‌ره دستشویی انجام میده. این چند روز سه الی چهار بار خطا رفته. که قابل قبوله. شبها هم خشکه.
فقط اینکه توی ماشین ،شورت آموزشی تنش میکنم. یعنی نمیدونم هنوز که اگر یه وقت بین مسیر جیش داشت چکار باید کنم ؟😂😏

منم توی همین پروسه هستم الان یک هفته میشه پسر منم از روز سوم دیگه خطا نداشت برای جیش شبا هم دیگه پوشک نکردم و تا الان که جیش نکرده شبها اما برای پی پی هنوز ترس داره و توی شرتش می‌کنه ولی بلافاصله میگه بشور حس میکنم از دفع ترس داره و فعلا باهاش مدارا میکنم

سوال های مرتبط

مامان محمد و ماهلین مامان محمد و ماهلین ۳ سالگی
تو این چند روز ملین بهش زیاد دادم مثل طالبی و اینا که راحت پی پیش بیاد بعد سه روز ناخودآگاه تو شلوارش پی پی کرد و کلی گریه و اینا که چرا کثیف شدم من بهش تو ضیح دادم و خیلی باهاش صحبت کردم که اشکال نداره و سریع تمیزت میکنم روز بعدش خیلی شدید پی پی داشت من بردمش سرویس نیم ساعت کامل شعر و دست و نقاشی ولی نمیذاشت پی پیش بیاد هی جلوشو می‌گرفت منم اومدم یه لیوان برداشتم با نی توش آب و مایع دستشویی ریختم هی فوت میکردم حباب میومد بیرون انقد خوشحال بود انقد محو این حبابا شده بود که نفهمید و پیپیش اومد خیلی تعجب کرد گفت عههه عههه شروع کرد باهاشون دعوا کردن منم زدم به شوخی و خنده و گفتم باهاشون بای بای کن میخوان برن پیش مامانشون بازی کنن بازی دانلود کنن دیگه همین شد دوبار دیگه هم همین حباب بازی باعث شد پی پی بیاد و ترسش ریخت و فقط شش روز سختی داشت اونم نفس گیییر و خیلی فشار روم بود ولی از روز ششم به بعد هیچ خطایی نداشت خیلی آروم و ریلکس میاد میگه مامان جیش یا پی پی
فقط یه نکته که به مدت پنج روز به هیچ عنوان از خونه بیرون نرفتم مهمونی و بازار و خونه خاله عمه نرفتم فقط خونه خودمون