تو این چند روز ملین بهش زیاد دادم مثل طالبی و اینا که راحت پی پیش بیاد بعد سه روز ناخودآگاه تو شلوارش پی پی کرد و کلی گریه و اینا که چرا کثیف شدم من بهش تو ضیح دادم و خیلی باهاش صحبت کردم که اشکال نداره و سریع تمیزت میکنم روز بعدش خیلی شدید پی پی داشت من بردمش سرویس نیم ساعت کامل شعر و دست و نقاشی ولی نمیذاشت پی پیش بیاد هی جلوشو می‌گرفت منم اومدم یه لیوان برداشتم با نی توش آب و مایع دستشویی ریختم هی فوت میکردم حباب میومد بیرون انقد خوشحال بود انقد محو این حبابا شده بود که نفهمید و پیپیش اومد خیلی تعجب کرد گفت عههه عههه شروع کرد باهاشون دعوا کردن منم زدم به شوخی و خنده و گفتم باهاشون بای بای کن میخوان برن پیش مامانشون بازی کنن بازی دانلود کنن دیگه همین شد دوبار دیگه هم همین حباب بازی باعث شد پی پی بیاد و ترسش ریخت و فقط شش روز سختی داشت اونم نفس گیییر و خیلی فشار روم بود ولی از روز ششم به بعد هیچ خطایی نداشت خیلی آروم و ریلکس میاد میگه مامان جیش یا پی پی
فقط یه نکته که به مدت پنج روز به هیچ عنوان از خونه بیرون نرفتم مهمونی و بازار و خونه خاله عمه نرفتم فقط خونه خودمون

۶ پاسخ

هنوز جا داره نزدیک ب ی ماه باید جای نری خطا زیاد هست یا حتی پسرفت

چه خوب ... منم دو روز پوشک نمی‌کردم
همش تو شلوار خیس میکرد
بعدش می‌گفت مامان جیش کردم
برای پی پی دیدم تو شلوار کارشو می‌کنه
اومدم بیارمش حموم با گریه و اینا
منم باز دوباره پوشک بستم

دوبار اقدام کردم هیچ بار موفق نشدم
امروز کلی نشستم گریه کردم

چه خوب من دخترم جیش خیلی زود یاد گرفت اما از وقتی از پوشک گرفتم مدام یبوست میشه و خیلی سختش شده بچم با اینکه مدام چیزای ملین دار میدم کلی بازی می‌کنم باهاش اما ترسیده

هرجور فکر میکنم موفقیت خودمو تو از پوشک گرفتنش صفر درصد میبینم🤐
اصلا از اینکه فکرشم کنم تو خونه جیش و پی پی کنه اعصابم بهم میریزه🫠

من ازت چندتا سوال دارم ممنون میشم راهنماییم کنی

بردی رو پاتی نشوندیش؟

سوال های مرتبط

مامان فاطمه زهرا 😍 مامان فاطمه زهرا 😍 ۳ سالگی
سلام سلام با تجربه پوشک گرفتن…
اینجا مینویسم شاید به یک مامان کمک کنه…
من از دو سال و نیمگی دخترم(اینم‌ بگم دختر من خیلی زود حرف افتاد و طبق گفته مربی کلاسش از سن و سالش در مهارت ارتباطی همیشه کمی جلو تر بود اما شبا پوشکش خیس بود پس فهمیدم آماده آماده نیست) …منم فقط در محیط توالت میشستمش که با محیط دستشویی آشنا بشه؛ بهش میگفتم جیش داری موقع شستشو و غالبا میگفت نه؛ گاهی میگفت بله و جیش میکرد… هر موقع جیش میکرد میگفتم پس پوشک نپوشیم و میگفتم جیش داشتی بگو پوشک کنم ( تا بدون استرس با پدیده بدون پوشک بودن آشنا بشه) … هر موقع پی پی داخل پوشک میکرد داخل سرویس که میشستم بهش پی پی رو نشون میدادم و میگفتم خب جای این پی پی داخل توالته بره پیش دوستاش… بعدم میگفتم قربون پی پی کردنت برم؛ من عاشق شستن شما هستم( که بدونه کار بدی نیست و نترسه) خلاصه فردای سه سالگی وقتی اولین پی پی رو کرد بردم سرویس؛ بعد گفتم پوشک نمیکنم جیش داشتی بگو بیایم… دخترم بعد یک ساعت گفت اومدیم اما گفت جیشم نمیاد؛ گفتم ببین( خودم با لباس ایستادم روی دستشویی، و گفتم پشتت رو بکن من رو نبینی، نشستم و آب باز کردم گفتم خب بای بای جیش) دخترم گفت نوبت منه؛ نشست و جیش کرد… و دیگه همه رو گفت … پی پی رو هم خیلی راحت همون روز کرد اونجا … الان بیشتر از ۷ روزه گرفتم… و نه مشکل یبوست پیدا کرد نه خونه رو کثیف کرد… دو سه بار یه دو قطره جیشش رفت اونم بعد چای خوردن اما خودش سریع گفت جیشم یه ذره رفت سریع رفت سرویس و بقیه رو اونجا کرد. خونه هم اصلا کثیف نشد چون شورت آموزشی پاش بود… این چند روز مهمونی هم بردمش اصلا مشکلی نداشت… در مورد شب هم میگم چه کردم 😊 امیدوارم براتون مفید باشه …
مامان اوا مامان اوا ۳ سالگی
میگم شما وقتی بچه هاتو از‌پوشک گرفتید
چطوری پیش رفتید که موفق شدید
تو چ سنی از پوشک گرفتید
چقد طول کشید که جیش و پی پی شو بدون خطا بگه ؟؟
من دخترمو شهریور ماه
زمانی که دوسال شش ماهش بود گرفتیم
اوایل که گرفتمش اصلا دستشویی نمیرفت از دستشویی میترسید
خیلی هم اب میخورد ب خاطر همین شبا جاشو خیس میکرد ولی من ب این قضیه توجه نکردم از پوشک گرفتمش کلا تصمیم گرفتیم دیگ پوشکش نکنم کلا زیاد همکاری نمیکرد اویل جیش میکرد تو خونه
در طول روزم پی پی میکرد
بعد انگار از‌پی پی کردن میترسید وقتی میخواست بکنه همش میگفت وای وای
گذشت گذشت تا ی خورده راه افتاده جیششو گفت ولی شبا تو خواب پی پی میکرد منم شبا بازش میزاشتم ولی دیدم سخته لباسش کثیف میکنه
مجبور شدم پوشکش کنم شبا
بعد صبح که بیدار میشه نمیزاره ببرمش دستشویی پوشکشو باز کنم و...
از دستشویی هم میاد سخت لباس میپوشه
اینم بگم کلن الان پی پی کردنش شده تو خواب یعنی بعد از ظهرم که میخوابه پی پی میکنه و تینکه تو این مدت من اصلا شبا دخترمو بیدار نمیکردم واسه دستشویی رفتن
الان گاهی اوقات جیششم خطا داره یهو شلوارش خبس میشه
مامان اهورا مامان اهورا ۳ سالگی
لعنت به پریود و بی اعصابیاش
چند روز مثل سگ شدم. پسرمم رو اعصابمه یک سره کله ش تو گوشی و تلوزیون من باهاش بازی میکنم تا بازیش تموم میشه بدو میره سراغ تلوزیون من گوشی بهش نمیدم گوشی بقیه رو میگیره نمیدونم چه مرگشه با خودش که اصلا بازی نمیکنه
یک ماه بیشتره از پوشک گرفتمش ادرار عین آدمیزاد از همون اول همکاری کرد مدفوع تو دستشویی نمیکرد. یه بار کرد بدش اومد دیدم عق ش گزفت اذیتش نکردم
دیگه با داستان و قصه و کتاب و برات اسباب بازی فلانو میخرم
الان یه هفته س میگه از پی پی بدم نمیاد بانمکه شبیه شکلا نشونش دادم
میگم خوب بدت نمیاد بریم تو دستشویی پی پی کن میگه باشه. باز تا میبینم داره زور میزنه هرچی میگم بریم تو دستشویی برات کتاب میخونم میگه نه. تا پی پی تموم میشه خیالش راحت میشه میگه از فردا تو دستشویی میکنم
یه هفته س همین داستانو داریم
دیوونم کرده امروز تا دیدم داره زور میزنه گفتم بدو دستشویی نیومد و تو شلوارش کرد
منم انقدر از دستش خودمو زدم و انقدر دعواش کردم دستام داره میشکنه گلوم درد گرفته
الانم باهتش قهرم. وقت پریودم اعصاب ندارم
امروز ظهرم نخوابید بسکه تو خونه بازی و فعالیت نمیکنه اصلا خسته نمیشه. انگار یادش رفته بازی کردن با خودش چجوری بوده
منم همون ظهر که نخوابید گفتم اجازه نداری تلوزیون روشن کنی
حالا هی میره ولو میشه اینور اونور من غر نیزنم پاشو بازی کن باز یه ذره بازی میکنه دوباره ولو میشه