ماماناسلام اگه بخوام از تجربه ی خودم بگم بهتون زمانی پسرم سینمو نگرفت اصلا ناامید نشدم خییلی غصه خوردم اما نزاشتم گرسنه بشه مرتب با قاشق و سرنگ و قطره چکون بهش شیر دادم و کنارش سینمو میذاشتم تو دهنش پس میزد اما میرفتم تو ماشین دوست داشت میخورد وقتی اوج خوابش بود ‌و داشت گیج می‌شد بهش میدادم وقتی شب میخوابیذ تو خواب مرتب بهش میدادم که شیرم خشک نشه روزها هم شیرمو با دست تا جای ممکن میدوشیدم بعد اینکه شیرافزا مرتب میخوردم و سینه هامو میشستم هر دفعه تا بوی عرق نده آب هویج و فالوده بنظرم طعم شیر رو خوشمزه میکنه حدود ده روز سخت رو پشت سر گذاشتم شبهای اول گریه و زاری وقتی داشت میخوابید روی چشماش رو با دستمال میپوشوندم بهش باشیشه میدادم که شب گشنه نشه یکی دوشب فقط دیگه شبهای بعد قبل خواب با قطره چکون میدادم واینکه یه کار دیگه کمکم داد دادن پستونک بود بهش که آروم می‌شد وقتی گشنه بود همون موقع بغلم میکردم حالت گهواره ای سریع سینه ی خودمو میکردم دهنش شاید این حرکت چند بار طول میکشید دیگه خودش میفهمید که وقتی پستونک رفت دهنش درش میاورد دنبال سینم بود خدارو شکر می‌کنم که بچم با تمام سختی ها شیرمو خورد دوباره شماهم ناامید نباش دوست من گفتم شاید این مطالب. مادری رو از این سختی و ناامیدی نخوردن شیر خودش نجات بده سوالی بود در خدمتم

۲ پاسخ

این حس خوب هم نفسی رو بهت میگم🥰دقیقا روزایی ک دخترم سینمو نمی‌گرفت اشک بود که از چشام‌میومد

من که خیلی ناامیدم سینه مو روز به روز کمتر میخوره😔

سوال های مرتبط

مامان کاکل زری مامان کاکل زری ۱۲ ماهگی
تجربه من از نگرفتن سینه و ریفلاکس پنهان
خانما پسر من ریفلاکس پنهان داره و مدتی بود سینه رو فقط تو خواب می‌گرفت
تو بیداری به هیچ عنوان
اما خدا رو شکر از دیروز دوباره گرفت
حالا چکار کردم
شیشه شیر رو کامل قطع کردم
پستونک رو به حداقل رسوندم
با قطره چکون و قاشق بهش ندادم مگر وقتی که دیدم تایم طولانی شیر نخورده و سینه رو نمیگیره
چند روز براش وقت گذاشتم با بازی و عجز و لابه سینه رو بذارم دهنش نمی‌گرفت
دیروز یه کم شیر با قطره چکون ریختم دهنش
بلافاصله سینه رو هل دادم تو دهنش و شروع کرد مک زدن و از گوشه لبش با قطره چکون میریختم تو حلقش
چندین بار سینه رو ول کرد
و احساس شکست داشتم
اما صبوری کردم
اس امپرازول رو قطع کردم بیش از یک ماهه داره میخوره و یه جا تو نت خوندم فقط ۴ هفته اثر داره
دو شبه بهش اس امپرازول ندادم
الان دیگه اصلا صدای برگشت شیر رو نمیشنوم
و سینه رو ول نمیکنه دیگه

خیلی خوشحالم خیلی خیلی زیاد
تلاشم نتیجه داد
الان دیگه سینه رو میگیره
بديش اینه که دیگه نمیتونم بذارمش و برم بیرون تا اطلاع ثانوی

خدایا شکرت