من ۲ ساله مادرم ندیدم
من خونه ام کناره خونه بابامه
هر روز اونجام😅
توسوعا عاشورا رفتم ازش دورم خیلی دلتنگم گاهی مثه بچه ها دلم تنگ میشه یواشی گریه میکنم. غریبی و غربت خیلی سخته با این ک دوتا بچه دارم
من بهمن بود مامانم عمل کردن اومدم پیشش تا ۲۶ تیر ک قرار بود با همسرم بیایم ک دیگه دعوامون شد الان ۴۲ روزه اینجام و واقعا دلتنگ خونه و شوهرم و مشهدم 🥺
کلا دلتنگ نمیشم،😐💔
آخرین بار ۱۴ خرداد رفتم خونه بابام
۱۰تیرماه برگشتم 🥲
ومنی که خونه مامانم ۲دقیقه باهام فاصله داره ولی۱۰روزه نرفتم چون باهم دعوا کردیم افتضاح
۱۱ شهریور میشه ۴ ساله که نیست حتی تولد ۴۰ سالگیشم ندیدیم تو ۳۹ پر کشید رفت ازش فقط چند عکس تولد ۳۹ سالگی دارم اونم تولد نگرفتیم رو شیرینی یه شمع گذاشتیم فوت کرد میگفت مسخرم کردین گفتم نه مامان رفتیم کیک نبود شیرینی گرفتیم با خواهرم سر ظهر بود هیچ جا باز نبود اونجا قول دادیم با خواهرم بهم تولد ۴۰ سالگیشو قشنگ بگیریم ولی دوماه بعد ۳۹ سالگی تموم شد مزارشم ازم دوره هر سه ماه گاهن هر یکسال میتونم برم شهرستان سرخاک
ومنی که مامانم همسایمه اما دلم میخولست دور باشم🥲🙂
و منی که مامانم الان خونم بود و دعوا راه انداخت رفت🙂
من که امروز از پیشش اومدم خونشون بیست دقیقه باهم فاصله داره ولی همش دلم تنگشه انگار چند ساله ندیدمش 🥴🥴
عاشورا تاسوعا رفتن
خیلی هم دلم تنگه ولی شرایط رفتن ندارم مجبورم تحمل کنم اونم تو قهر غریب😭😢
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.