گفت مهر مادری نداری به بچت نمیتونی شیر بدی (سینم نوک نداشت شیرم نداشتم بچم نمیتونست بخوره)
هیچی
اصلا کاری به کارم نداره
هیچی .. دختر نچسبش یه بار گفت سیسمونی چی میخوان بخرن گفتم شوهرم گفته ما تصمیم گرفتیم بچه دار شیم کسی نباید خرجشو بده خودمون خرید میکنیم اجازه نده مامانت اینا وسیله بخرن خفه شد دیگه .. مامانم اون موقع ۴-۵ت خرید کرد و ۲تا ساک لباسم تا ۱ سالگیش پر کرده بود
کلاخصلت مادرشوهراش بایدحتماکرمشونوبریزن
هیچی تا آخرش خوب بود یادم نمیره زایمانم اومد بیمارستان فک میکرد ما دروغ میگیم بچه پسره اومده بود مای بیبی بچه در میورد به زور آلت تناسلی بچه رو ببینه باور کنه
روز دوم زایمانم با مامانم دعواش شد مامانمو زد هرچی از دهنش در اومد ب مامانم زدو مامانم به خاطر من پاروغرورش گذاشتو موند ازم نگهداری کنه ......
هیچ وقت یادم نمیره سر سفره با منو شوهرم کلا دو لقمه میخورد اون دولقمه هم مس خار از گلوش پایین میرفت
تو بارداریهم که خیلی بهم حرف زد
ولی اتفاق بعد زایمانم منو ب شدت تحت تاثیر گذاشته گاهی اوقات قلبم تو حلقم میزنه وتنگی نفس میگیرم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.