سلام
مادرهای عزیز ی پیام گنده نوشتم چون کاراکترهاش زیاد بود حذف شد و نرفت.
من دخترم از همون بچگیش از جمع و مهمونی سختش بود.۵ و ۶ ماهه بود مثلا خونه مادر شوهرم اگه ی خواهرشوهر و دوتا دختر بزرگش بودن گریه میکرد.
دیروز و امروز بدجور دعواش کردم.مشکلاتی ک دارم اینه
با تلفن زدن من مشکل داره.مخصوصا وقتی همکارم باسه یا ی ادم غریبه.جیغ میزنه.منم امروز خیلی دعواش کردم.ولی دیدم این ک فایده نداره گفتم شبی بهش مامانی خواست تلفن بزنه اول بهت مبگه بعد هم تو دفترت نقاشی بکش تا من تلفنم تموم بشه.
خیلی حساسه و استانه تحمل کم و ترس هاش هم زیاد.
مثلا اگه همسایه منو ببینه چون چندبار هم این کارو کرده و تو ذهنش مونده شروع میکنه ب جیغ زدن ک حرف نزنم.با باباش هم ک میخوام حرف بزنم سروصدا میکنه یا میگه با بابا حرف نزن و با من بازی کن
خیلی خوب حرف میزنه.
کلا روابطم محدود شده.دلم گرفته.مسافرت هم نرفتیم هم بخاطر دخترم هم شوهرم ک اونم خیلی ترس هاش و وابستگیش ب مادرش خیلی زیاده.
خودمم معلمم و اول مهر میرم سرکار.صبح پیش باباسه تا من بیام و ظهر تحویلش بگیرم.اصلا اینجور نبوده ک باهاش وقت نگذرونم.مبخوام ظرف بشورم و اشپزی کنم مدام جیغ و سروصدا ک بیا با من بازی کن.
کتاب میخوام بخونم میگه کتاب نخون.خسته میشم از نظر روحی.
مهمونی میریم مدام باید شرایط فراهم کنم تا بچه کوچک اونجا بازی کنه یا یه چیزی بخوره تا سرش گرم باسه.سریع باید از مهمونی برگردیم.
مبگه بریم خونه.دوست نداره جز من و باباس و خواهرم ک باهاش بازی میکنه کسی بغلش کنه.مامان و بابام قربون صدقه ش میرن جیغ میزنه

۱۰ پاسخ

دختر منم همینه حالا ن ب این شدت،ولی بیشتر وقتا فازش اینه مثلا بچه ها تو کوچه میان پیشش سلام میکنن این جواب نمیده جیغ میزنه یه وقتایی بیخود با یه نفر لج میفته و هرچقد بهش محبت میکنه و سعی میکنه ارتباط بگیره این مقاومت میکنه و جیع میزنه،من تشویقش میکنم یکی سلام میکنه این جواب بده کلی ذوق نشون میدم اینطور ارتباطتش خیلی داره بهتر میشه قبلا ب هیچ عنوان پیشه کسی نمی رفت اما الان یکی دو ماهه میریم شهرستان رابطش خیلی بهتر شده حتی چند ساعت موند پیشه عمه هاش من کار داشتم یه جا رفتم

به نظرم حتما برو از مشاور حیطه کودک کمک بگیر .بخشی از رفتاراش طبیعیه این سنه .دختر منم تا من و باباش حرف میزنیم شردع میکنه بابا مامان بعد اگر جواب ندیم همون بار اول و حرف زدن مون متوقف نکنیم و بهش توجه نکنیم داد میزنه بابااااا ماماااااان . تلفن هم هرکی زنگ میزنه مبخواد باهاش حرف بزنه یا هی میپرسه کیههههه
کلا همه بچه ها تو این سن همینطورن کمتر و بیشتر

ارث رو کاریش نمیشه کرد

برام سواله ک چرا قربون صدقه ش میرن میگه نه.البته نه همیشه.
اینقدر ناراحت میشم دعواش میکنم.از نظر روحی خسته م.خیلی دوستش دارم و نگرانشم

یه مقداربش طبیعیه.‌همه بچه ها از تلفن زدن ما بیزارن. چون توجه می‌خوان. اونم همه توجه . با اینکه میگی وقت میذاری ولی شاید یه جایی یه کمبودی حس کرده که اینجوری می‌کنه . اگر باهاش بازی میکنی باکیفیت بازی کن . گوشی همه چی کنار فقططط بازی . راستی اگر تلویزیون هم زیاد میبینه تاثیر اونم می‌تونه باشه .

خیلی عجیبه.من پسرم درسته وابسته س.ولی وقتی حواسش پرت باشه برم سرش گرم میشه یه کم میمونه چن ساعت.
ولی حتما با مشاور صحبت کن بهت راهکار میده

سلام بنظرم با مشاور در میون بزار. عزیزم شما ک معلمی بنظرت مدرسه دولتی خوبه یا غیر دولتی.

البته دقیقا شبیه باباسه.شوهرم میگه خود منم اینجورم
تا این حد ژن تاثیر داره.وابستگی و اضطراب و ...
خودمم اضطرابم بالاس.اول مهر مدرسه ی میرم ک از مدیرش خوشم نمیاد بخاطر اینکه نزدیکه خونه هس و بخاطر دخترم میرم

با ی مشاور کودک مشورت کن

برام سواله ک بچه ی دوس نداره خونه پدربزرگ اینا بره.مثلا خواهر شوهرم قربون صدقه ش میره جیغ میزنه.البته ناگفته نمونه ک انگار این کارش عادت شده برام.
پارک میبرمش ی وقت هایی میره بازی کنه اگه با ی بچه یی دوس بشه یه وقت هایی من باید تاب بدمش و ..
خانه بازی هم همینه.مربی باهاش حرف میزنه رابطه نمیگیره.
کلا اگه کسی بخواد با من حرف بزنه سخت میشه براش
من نه تنهاش گذاشتم ب غیر از پارسال و حدود ۲۰ روز از ۹ ماهگیش ک اونم پیش باباش بوده

سوال های مرتبط

مامان دریا مامان دریا ۲ سالگی
سلام خانما شما با کودک دوساله تون چه جوری رفتار میکنید حرفتون رو گوش میده دختره من خیلی بد شده من تو یه ساختمون با مادرشوهر هستم تا گریه میکنه هی میگن چی شده یه موقع هایی بردن پایین یه موقع هایی هم نزاشتم الان خیلی بد شده تو جمع باشیم نمیزاره من ببرم دست شویی یا لباسش رو عوض کنم میگه یه نفر دیگه یا میخوایم تا جلو در ببریم میره بغل اونا الان هم پسر خواهر شوهرم شلوارش رو دراورده شورت پاشه راه توپ شوت کنه دخترم هم گیر داده شلوارم رو دربیارم بغلش میکنم منو میزنه خودشو پرت میکنه زمین گریه میکنه مادرشوهرم هی میگه نمیخواد دربیاره رو دلشه منم گفتم بچم رو میشناسم برداشتم اوردم بالا خیلی لجباز شده اصلا حرف منو گوش نمیکنه اونا راحتن من نمیخوام دخترم رفتار خانواده شوهرم رو بگیره چه کار کنم حرفم رو گوش کنه یه بار با وسیله گوشی اسباب بازی حواسش رو پرت کنم یا مهربون حرف بزنم دعواش هم کردم فقط میگه حرف خودم همون کاری میخوام انجام بدم وسیله ای که میخوام باید بشه وگرنه انقدر گریه میکنه کلافه میکنه ادم رو چه کار کنم حرفم رو گوش کنه
مامان نهال مامان نهال ۲ سالگی
سلام مامانا
دیگه همتون میدونید نهال چقدر اذیتم می‌کنه
ولی الان چند وقت امتحان کردم و ب چشم دیدم ک وقتی خودمون دوتایی تنهاییم خیلی کمتر اذیت می‌کنه بیشتر ب حرفام گوش می‌کنه و کمتر بهونه می‌کنه بهتر غذا میخوره و کمتر نق میزنه ولی کافیه باباش یا مامانم باشه اصلا منو آدم حساب می‌کنه همش لج می‌کنه و حرف خودشو ب کرسی میشونه آنقدر نق می‌کنه خودشو لوس می‌کنه ک حد ندارن مخصوصا اگه مامانم باش
تصمیم گرفتم هفته ای ی بار ببرمش پیش مامان بابام
اینجوری مغزم آرومتر
برای غذا خوردن رفتم براش از این ظرف پیکنیک پلاستیکی گرفتم نهال خیلی دوست داره توش غذاعاشو میریزیم مثل بازی میشینه سرسفره تا تهش میخوره
بیشترین اسباب بازی ک باهاش بازی می‌کنه وسایل لوازم آرایشی ک براش گرفتم میشینه خودشو یا منو آرایش می‌کنه
و روزی یکی دوبار آهنگ میزارم با خودش یا من می‌رقصه
فعلا ن تصمیم دارم از پستونک بگیرمش ن از پوشک تا یکم دختر آروم و منطقی بشه نمیخوام بهش صدمه بزنم