۷ پاسخ

منم وقتی بچه هام خدای نکرده چیزی میشن خیلی زود خودمو میبازم و کم میارم بعضی وقتا گریه میکنم بعضی وقتام همون لحظه ناخواسته حالت تهاجمی میگیرم مثلا سر شوهرم داد میزنم که بعدش پشیمون میشم.ولی جدیدا یه حالت جدید پیدا کردم وقتی که استرس میگیرم شدیدا خوابم میگیره و نمیتونم کاری کنم.این یکی رو دیگه نمیدونم کجای دلم بزارم.

چه خوبه که من تنها نیستم چون اینقدر من حساسم رو مریضی بچم دیگه مامان خودمم بهم میگه وسواسی . من تنها نقطه ضعفم تب و مریضی دیوانه میشم یعنی به قول دوستمون دستم به هیچ کاری نمیره و دائم تب سنج دستم

من رو تب بچه زیاد حساس نیستم که مثلا به پیشونیش دست بزنم یکم داغه بگم وای بچم تب داره تا ولی جاریم تا دست میزنه به بچش میگه وااای پسرم تب داره سرش درد میکنه یابهم میگه بچت تب داره شربت بهش بدی من تابیحال نشن میگم چیزشون نیست موقع تبش زیاد شد گریه میکنم که بچم چیزش نشه

اخ اخ منم
نابود شدمممممم

منم خیلی حساس هستم خوش به حال اونایی که بیخیال هستن

من رو تب حساسم یعنی خدا نکنه دست بزنم ببینم داغ شدن تب کردن دیگه استرس منو میکشه شب تا صبح هی دست میزنم به پیشونی شون هی تب سنج میزنم داغون میشم‌ دور از جونشون تب کنن
بارها سر تب کردم بچه‌ها پاچه بقیه رو گرفتم‌ اون‌ موقع ها نباید کسی کارم داشته چون‌واقعا کنترل اعصابمو ندارم

سلام عزیزم رو چی وسواسی؟ من بیشتر رو قد و وزنشون 😐خورد خوراک🤐🤐

سوال های مرتبط