سلام خانوما شما بکید من چیکار کنم بچه ی برادرشوهرم فلج مغزیه خیلی ناجوره ۱۳ سالشه نمیتونه حرف بزنه و راه بره همش جیغ میزنه و صداهای ناجور در میاره همه رو کتک میزنه گاهی اوقات من و بچمم میزنه و رفتارش خیلی روی بچم تاثیر میزاره بچه منم یاد گرفته همش جیغ میزنه و عصبی شده هرچند اونا یه شهر دیگه هستن ولی ما ماهی یه بار میریم یه هفته خونه مادرشوهرم برادرشوهرمم هر روز از صب تا شب بچه ش رو میاره اونجا الانم ک اومدن اینجا من قشنک حس میکنم از دیروز تا حالا رفتار بچم عوض شده داره از اون الگو میگیره اینم بگم ک هیچ جوره من نمیتونم ارتباطمو باهاشون قط کنم چون شوهرم همین یه برادر رو داره و خیلی رو خانواده ش و مخصوصا بچه ی برادرش حساسه تا جایی ک وقتی اونا باشن تمام کارای بچه برادرشو انجام میده بهش غذا میده پوشکش رو عوض میکنه ولی برای بچه خودمون هیچ کاری نمیکنه من از این موضوع خیلی ناراحتم واقعا بچم داره این وسط اسیب میبینه برادرشوهرم و زنش هم خیلی بیخیال هستن با وجود اینکه جاریم دکتره ولی از دهنیه خودش و بچه ش میزاره دهن بچه ی من جرات هم نمیکنم چیزی بگم ک ناراحت نشه ولی واقعا دارم عذاب میکشم با همچین مسائلی نمیتونم کنار بیام شوهرمم که کوچیک ترین محبتی بهم نمیکنه پول درست حسابی هم بهم نمیده نمیدونم چیکار کنم دیگه

۱۱ پاسخ

ماهی یک بارمیرین یک هفته میمونین ؟ شغل همسرت اوکی هستش که بیاد یک هفته الکی اونجا بمونه به اونا خدمت رسانی کنه؟ خب تو نرو. بعضی ماه ها نرو با بچت خونه خودت بمون

عزیزم جاریت دکتر چیه؟
اینکه کارای شخصی برادر زادش رو انجام میده شاید میخواد کار خیر انجام بده بلاخره اونام شرایطشون سخته ولی غذای دهنی مربوط به شخص شما بعنوان مادره ک‌محترمانه برخورد کنی و اجازه ندی.

متنفرم از اینکه کسی دهنیشو بده ب بچم
ب نظرم در مورد هرچی سکوت کنی این ی موردو نباید بیخیال باشی

بهش محبت کن آرومش کن هم خودت آروم میشی هم اون بچه.تاثیرش میادروپسرخودت .چون دادنمیزنه

چرا جرات نمیکنی چیزی بگی چون دکتره؟؟؟؟؟ 🤔
من باشم رک حرفمو میگم دکتر که نه هرکی ک باشه

وای خیلی سخته
تو ک عیدتم با اینا خراب شد
چقدر باید تحمل کنی

توبه بچت بگوعیب زشته تونبایداین کار وانجام بدی اون بلدنیست حرف بزنه بعدناراحت میشه.حداقل اوناهم بهشون برنمیخوره

خاک توسر مردی ک ب بچش اهمیت نده من سره رادین حساسم ب اونم کمبود بده ک دیگ تاعمر دارم نمی‌ذارم سایه بچمو ببینه

چقد تو منی🤣البته من پسر خالم معلول ذهنی هس اون ۱۸ سالشه راه میره ولی هیچی حالیش نیس نه حرف میزنه نه میفهمه چند ثانیه حواسم نباشه پسرمو کشته خیلی وحشتناکه خیلی یه بار حواسم پرت شد دیدم دست پسرمو گرفته دورش میداد بعد یهو ولش کرد سرش خورد ب میز خداروشکر چیزیش نشد همه میزنه ها خیلی هم مثل ی مرد زور داره ولی آدم چی بگه دل مامانش میشکنه نه میشه چیزی گفت ن میشه بگی خونه مون نیا

چقدر سخته،خودم رو میزارم جات روانی میشم🥴😩

چه سخت
نمیدونم چرا سکوت کردی

سوال های مرتبط

مامان امیرعلی ♥ مامان امیرعلی ♥ ۱ سالگی
باورتون میشه یک بچه یک سال و نیمه منو روانی کرده؟ واقعا روانی شدم.
این بچه از صبح تا شب نق میزنه گریه میکنه یعنی یک دقیقه از دستش آسایش نداره
همش بهونه میگیره از دستش هیچ کاری نمیتونم بکنم حتی نمیتونم غذا بخورم.
مگه من بچه دیگران رو ندیدم والا من بچه دیدم خودش با خودش بازی میکنه مامانشو اذیت نمیکنه
اما بچه من منو روانی کرده توقع داره صبح تا شب بشینم کنارش باهاش بازی کنه
خب اون بچه است از بازی کردن خسته نمیشه اما من چند ساعت مگه میتونم باهاش بازی کنم خب اصلا چه بازی کنم؟! اگه من باهاش بازی کنم بعد کی غذا درست میکنه کی ظرفا رو میشوره کی لباسا رو بشوره، بچه من در روز یک ساعت میخوابه من توی اون یک ساعت به کدوم کار برسم، حتی اگه هیچ کار نکنم کنارش بشینم بازم راضی نمیشه میگه بیکار نشین کنارم حتما باهام بازی کن در غیر این صورت گریه میکنه، تنها در یک حالت این بچه ساکته اونم وقتی که گوشی بدم کلیپ نگاه کنه خب من که صبح تا شب نمیتونم بهش گوشی بدم اونجوری مغزش آسیب میبینه من در روز نهایت یک ساعت بهش گوشی میدم اونم وقتی کار واجب دارم، بنده خدا مامان یا زن داداشم گاهی بهم زنگ میزنن باهام صحبت کنن بچه ام نمیزاره بعد‌ اونا میگن نشد ما یک بار به تو زنگ بزنیم صدا گریه بچه ات نیاد، نمی‌دونم واقعا از دستش چیکار کنم همش میچسبه به من همش غر میزنه
قبل بچه دار شدن واقعا تصور نمی‌کردم تبدیل بشم به یه مامان بی اعصاب، من قبلا اینجوری نبودم این بچه منو اینجوری کرد چند ماهه اینطوری شده جاییشم درد نمیکنه الکی فقط بهونه میگیره
مامان مهرسام مامان مهرسام ۱ سالگی
سلام، مامانا شما با بچه های پر سر و صدا و جیغ جیغوتون چیکار میکنین که کنترلش کنین؟
خونه ی ما پارکته مهرسام خیلی پاهاشو محکم میکوبه رو زمین راه میره، انگار میدونه همسایه پایینی حساسه از قصدی میره رو پارکت بدتر پاهاشو میکوبه، یا هرچی اسباب بازی میدم بهش میره یکسره رو پارکت میکوبتشون، خودم قبل بچه خیلی از نظر سر و صدا رعایت میکردم ولی الان واقعا نمیتونم مهرسامو کنترل کنم، اونم امروز اومد بهمون تذکر داد، گفت سر و صداتون جدیدا زیاد شده، حالا بچه رو میگیم اشکال نداره ولی دیگه چرا ۷صبح جاروبرقی و بخارشو میکشی، در صورتی که امروز ما استثنائا تا ۸و خرده ای خوابیده بودیم و واقعا من اونموقع صبح هیچوقت جاروبرقی نمیکشم، بعد میگه سر و صداتونو از ساعت ۹به بعد شروع کنین، خب من چیکار کنم بچم ۷صبح کلا از خواب پامیشه و شروع میکنه راه رفتن، خیلی بهش حق میدم چون سنشم بالاست و آدم محترمیه و مهرسامم واقعا بدجنسی میکنه و بد راه میره ولی واقعا نمیتونم بهش بفهمونم که اینجوری راه نرو زمین صدا میده، شما راهکارتون چیه؟