۲ پاسخ

من ۲۰ ماهگی گرفتم رب زدم گفتم بو شده اولش ک دستمو گرف بردم بشورم😂ولی خب دیگ سرشو بجوری گرم کردم

منم ابوالفضل شبا چنبار بیدارمیشد شیرمیخورد ولی بخاطر سقطم و عوارض آمپول ناچارشدم یهویی ازشیرگرفتمش. یکم صبرزرد ازعطاری گرفتم یبار سینمو باهاش چرب کردم تادهنش کردخودش بدش اومد و دیگه نخورد.‌حتی روزه بعدشم باخودم بردمش حمام اصلا بهانه نگرفت. ولی روزِ دوازدهم حین بازی دستشوبرد زیرلباسم و معصومانه نگام کرد گف مامانیییی جیجی مییخاااااامممم. واقعا وسوسه شدم بهش بدم ولی باز خودش گف نه جیجی مامان عووووعععع

سوال های مرتبط