۱۳ پاسخ

من از یه هفته بعد یواش یواش پا شدم کار کردم
خونه مامانم بودم تا دوهفته ولی از هفته اول به بعد دیگ پا میشدم آروم کمک میدادم
به پهلو هم من میخوابیدم فقط سه روز اول نمیتونستم بعدش میخوابیدم ولی میخواستم بلند بشم نمیتونستم باید دستمو میگرفتن وگرنه میشد بخوابی

و تا ۴۰روزگی هیچ کاری نکردم همش بقیه

برا بلند شدن من تا ۱۰روز مامانم دستمو می‌گرفت بلندم میکرد خودم هم دل جرعت نداشتم ترسو بودم ولی خودمم تا میخاستم تکون بدم خودمو لاکپشتی بلند شم ک شیر بدم از گریه همه رو بیدار میکرد

هر وقت خودت جرعت کنی ولی خوب اولش زخم فشار نیاری بهتره من تا یک ماه همش ب پشت بعد کم کم یعنی جرعت ب پهلو نداشتم عادت نکردم از اول

من از بيمارستان كه اومدم خونه كارامو انجام دادم
هردوتا سزارينم

بعد دوهفته

من از شب دوم به پهلو خوابیدم
از ده روزگی هم تنها شدم و خودم کارامو میکردم

من تا یه هفته بعد سزارین آی سی یو بستری بودم وقتی میخواستن روتختی رو عوض کنن میخاستم پهلو به پهلو شم شکمم خیلی درد میگرفت ولی چون تختش از اینایی بود که دکمه رو میزدی میاوردت بالا برای نشستن واینا اصلا اذیت نشدم بخیه هام درد نمیگرفت خوبیش فقط همین بود😅

هفت هشت روز که بگذره
خیلی بهتر میشی

من که تا چهل پنجاه روز نمیتونستم به پهلو بخوابم انگار بخیم کش‌میومد درد داشتم

من بعد از ۴ روز خودم کارامو انجام میدادم چون دست تنها بودم ولی به نظرم اگه کسی کنارته واسه کار عجله نکن بزار بهتر بشی

از روز اول که اومدم خونه می تونستم به پهلو بخوابم اماخیلی درد داشتم،از روز دوازدهم هم رفتم خونه ی خودم کارای خونه هم انجام دادم البته همسرمم خیلی کمکم میکرد

من که تا ۴۰ روزگی هیچ کاری نکردم راحت استراحت کردم شوهرم نمیزاشت کار کنم کلا مامانم و مادرشوهرم کارامو میکردن

سوال های مرتبط