۱۲ پاسخ

منم مثل تو بودم ولی کم‌کم شروع کردم به خودم بیام میرم حموم میزارمش تو روروئک درو باز می‌زارم اون نگاه می‌کنه من به کارم واسه غذا درست کردن میاد آشپزخونه دیگه وسیله آشپز خونه میریزم جلوش اونم مشغول میشه ولی الان مریضه باز یکم با کارام نمیرسم

با تمام استخونام درکت میکنم

نیم ساعت بزارش جلو کارتون یه عالمه کار میکنی

من ی ماه بود خونه جارو برقی نکشیده بودم امروز شوهر خونه بود کشیدم حالا دختر من تو روروئک گریه میکنه

درست عین من .حتی دستشویی هم میرم گریه میکنه میبرم اشپزخونه کنار پام میزارم ظرف بشورم گریه میکنه نمیزاره تابایدب م پیشش بشینم

وای نگو خواهر به خدا منم مثل توم بچه دیگم کلاس اول هست باید. همیشه غذا حازر باشه بره مدرسه به خدا منم موندم چ کار کنم

من که کلی کار میکنم بازم کار دارم همش من دیگه چیزایی که قبلا ازش دور میکردم مجبورم موقع دستشویی رفتن غذا درست کردن بدم دستش مثل کنترول کولر و تلویزیون سیم شارژر شلنگ قلیون 😁😁😁

مشکل از تو نیست این وروجکا تمام وقت و انرژی ما رو میگیرن

توی روروئک بزار بیاد دنبالت
من میزارم تو روروئک میاد جلو در آشپزخونه میبینم نق میزنه الکی میرقصم شعر میخونم ساکت میشه.یا یه هویجی بیسکوییتی چیزی میدم دستش با همون مشغول میشه

البته اینا برای یک ربعشه بعدش باید دربیارمش از روروئک کنارش بشینم یکم بازی کنیم باز دوباره.....

وای عزیزم انگار خودمنی... یه دستشویی از دستش نمیتونم برم کارای دیگه که بمونه.فک کن حتی شبهای بین و منو بابام گرفته ازمون شدیم خاهر برادر😭😭😭

کم کم مشغولش کن ازت فاصله بگیره بده دست باباش ببرش توکوچه تواتاق نیم ساعت نیم ساعت شروع کن فاصله میگیره کم کم

طبیعی منم فکر میکردم فقط دخترم اینجوریه خیلی سخته هنوزم همینه شاید ی کم بهتر

سوال های مرتبط

مامان آرین 👶 مامان آرین 👶 ۱ سالگی
سلام مامانا لطفا بیاین کمککک
کوچولو های شما هم اینطورین؟
پسرمن وقتی تو هال داره بازی میکنه حتما باید کنارش باشم ، یعنی نه میتونم برم تو آشپزخونه به کارام برسم نه اتاق برم وسیله میخوام بردارم یا بزارم یا حتی توالت..یعنی از دستش عاصی شدم حتما باید پیشش بشینم وقتی بخوام بلند بشم شروع میکنه به گریه و دنبالم میاد ..اضطراب جدایی بهش میگن که نرماله تو این بازه سنی ..یعنی به هیییییچ کاریم نمیتونم برسم..وقتی هم خوابه با یه صدای کوچیک زود بیدار میشه همسرمم وقتی از سرکار میاد حتما باید استراحت کنه میگه نمیتونم بچه رو نگه دارم ..از طرفی وقتی میخوایم شب بخوابیم همسر میگه تو روز نزار بخوابه تا شب زود بخوابه ..بعد جالبیش اینه میگم تو روز نمیزاره به کارام برسم میگه وقتی خوابید کارات انجام بده 😐 😐
بعدم بچه رو نمیشه زور کنی تو روز نخواب ..بچه اس بالاخره خوابش میگیره دیگه البته بچه من خوابش خیلی سبکه ولی وقتی خوابش بیاد نمیشه به زور بیدار نگهش داشت آخه..
مامانمم میگه بچه رو بیارین خونه ما به کارات برس میگم آخه راهمون یکم دوره هرروز که نمیشه اینکارو کرد تازه بچه شیر میخواد ،
لطفا راهکاری دارین بگین واقعا خسته شدم از دست همه