۷ پاسخ

بنظر من چرت میگه
دختر منم تا چهارده ماهگی وسیلع میگرفت پامیشد راه میرفت
بعد نگران بودم تو ابنستا تو کامنت یه پیج نوشتم در این مورد بود
یه خانمه اومد گفت کمبود ویتامین دی داره برو آمپولشو با اجازه دکتر بزن
رفتم تست یکسالگی ازش گرفتم ویتامین دیش رو ۲۳ بود زیر سی فقرشه . دیگه دکترش یدونه امپول داد زدم به شرط اینکه تا یکسال هیچ ویتامین دی ندم
یک هفته بعدش بچم راه افتاد

سلام من هیراد پدرش چهار دست و پا رفت تا یادگرفت بعد برای راه رفتنش کفش سوتی خریدم دستش گرفتم تاتان تاتان رفت تا یاد گرفت

پسر منم داره 14ماهش میشه راه نمیره منم خیلی نگرانم از همجا میگیره راه می‌ره ولی خودش راه نمیره می‌ترسه اونیکی پسرم زود راه افتاد نمی‌دونم این چرا راه نمیره منم بردم دکتر گفت تا 18ماهکی قت هس

داداشم و برادرزاده من ، ۱۶ ماهگی راه رفت ، تازه یک سالگی چهار دست و پا رفت ، وقتی همه چیزای دیگه اش سالمه ، راه رفتن عقبه نگران نباش بجاش زود به حرف میاد ، کنجکاوه به اطرافش سعی راه رفتن نکرده ، برادرزاده ام تازه ۱۵ ماهگی از وسیله میگرفت راه می‌رفت

پسرمن تا ۱سال و۳ماه اصلا هیچ تلاشی برا راه رفتن نداشت

عزیزم دستت درد نکنه منم دخترم راه نمیره مستقل نگرانش بودم

خواهر زاده منم مینشست رو‌زمین خودشو میکشوند اینجور بچه ها دیر.راه میوفتن اونم حدود بیست ماهگی راه افتاد

سوال های مرتبط

مامان لیانا و مسیحا مامان لیانا و مسیحا ۴ سالگی
امروز دوتا بچه هامو بردم پارک بماند ک چقدر تا اونجا پسرم دویید و من دنبالش بعدش تو پارک از تاب نیومد پایین چقدر اونجا باهاش حرف زدمو حواسشو پرت کردم همدلی کردم تا آروم شد و رضایت داد بعدش دخترم گفت بلال میخوام پول دادم گفتم من اینجام نگات میکنم برد بگیر تو پارک ی پسری داشت میفروخت رفت گرفت پسره دید بچست یدونه کوچولو وکاملا سوخته بهش داد با دخترم رفتیم گفتم این چیه دادی ب این بچه چون بچست باید اینو بدی؟خلاصه معذرت خواست و ی بلال دیگه داد دخترم ب دخترم گفتم وقتی پول ب چیزی میدی نگاش کن ک چیز خوبی بهت بده بعدش رفت آب معدنی بخره بطریش کج بود یکم کنار درش بردب فروشنده گفت یدونه خوبشو بده😅😅
توراه پیتزافروشی دید گیرداد ک من پیتزا میخوام گفتم باشه گفت همینجا بشینم بخورم حالا توش پر مرد رفتیم پیتزاشو خورد همونجا مردا کم کم رفتن پسرم کل اونجارو دویید و دست ب همه چی زد شالم رو زمین کشیده میشد قیافم دیدنی بود😅😅اینجا بود ک قدر شوهرمو دونستم بعدشم تا خود خونه دخترم گفت خیلی خسته شدم پسرمم گریه چون وقت خواب شبش بود خلاصه خیلی روز سخت و پر چالشی بود اما آخرش دخترم بهم گفت تو مامان خوب منی تو مهربونی و اینطوری خستگیم در رفت 💙😍
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
یه دکتر داریم‌تو محلمون آشنای مادرشوهرم ایناس یهو مادرشوهرم زنگ زد گفت خودت برو شرح حال دلوین رو به این دکتر بگو شاید کمکت کنه هیچی دیگه منم رفتم همه رو کامل توضیح دادم به دکترش گفتم چند مدل شربت گیاهی گرفتم هرچی میدم خوب نمیشه هیچ علائم دیگه ای هم نداره اصلا اصلا گفت اگه سرفه هاش خشک باشه و با هیچ کدوم این داروها خوب نشده به احتمال ۹۰ درصد حساسیت داره ریه اش حساس شده هیجی کتوتیفن داد گفت تا ۳ روز بهش بده اگه خو ب نشد و باز سرفه کرد نیاز به اسپری داره بعد بیاد تا هم خودشو چک کنم هم اسپری بدم بعدشرفتم دنبال بچه ها مربی مهدشون اومده میگه وضعیت این دلوین خیلی بده خیلی سرفه می کنه الکی میگه آبریزشم داره 😐😐🙁گفتم کجا آبریزش داره اصلا اینجوری نیست میگه آره این مریضه و نیارشو الکی میگه ماهلینم مریضه گفتم به خدا نیست چرا عیب میزاری رو بچه 🥺🥺 هیچی دیگه با چشم گریون رفتم به مدیرشون گفتم مدیرشون خیلی بهتر از خوده خاله مهده گفتم به خدا بچه آلرژی داره مزیض نیست خودتون که می دونید سرفه زمان می بره تا خوب بشه گفت اون که آره یهو میبینی حالا حالاها دستت بنده بعد رفت به مربی مهد گفت چرا گیر به بچه میدی مامانش اومده میگه آلرژی داره مردم که دروغ نمیگن گفت به خدا کشته مارو سیستم ایمنی بدنش ضعیفه همش جوش خودشو می زنه از طرفی دختر خواهرمم همین مشکل رو داره میگه ماسک که می زنم می خوام خفه بشم اون اسپری می زنه و دارو می خوره خواهرم داشت پی گفت ماسک بدترش می کنه برا همین اونجا از صبح تا ظهر ماسک داره بچه بدتر میشه حالا مونوم با این خاله ی مهدشون چیکار کنم بیش از حد و حساب حساسه دیوونم کرده 😥😥😥آخه من خودم عقام کمه مگه بچه مریض باشه بفرستم مهد😫