۲۵ پاسخ

ب حق فاطمه زهرا زود خوب بشه عزیزه دلم❤🌱

ببین دستمال نزار پیشونیش بزار رو معده رو رون پاهاش زیر بغل...یا حتی پشت گُردَش

انشالله ک هرچه زودتر حالش خوب شه واسش آیت الکرسی میخونم الان
من واقعا درک میکنم چون الان خودم بالاسر دخترم نشستم تب داره

عزیزممم دخترنازممم...انشالله خوب بشه هرچه زودتر

عزیزم صلوات فرستادم انشاالله که شب سختی نداشته باشین تبش زیاد نباشه زودی خوب بشه

شنیدم پیاز رنده کنی کف پاش بذاری خوب میشه اگه گلاب هم می‌تونه بخوره بهش بده اگه نه باهاش تن شویه اش کن

عزیزم الهی زود خوب بشی همیشه براش ماسک بذار ما ماسک بره مهد

حقیقتا بهت میگم خسته نباشی تو خیلی بیشتر از ماها سختته 🎈💋

پیاز خرد کن بزار کف پاش جوراب پاش کن تبش سریع قطع میشه

فدش بشم من عزیز دلم ❤️

آخی عزیزم 🥺
اگه تداخل دارویی بزاش نداشته باشه ایمونیس بده
چون میره پیش دبستانی ویروس زیاد میگیره

تب خیلی استرس داره ،

اخههه آن شااللع ک خدا دخترتو سلامتی بده ..صبوری کن عزیزم طفلک دخترت توکل ب خدا ...

عزیزم 🥺امیدت بخدا ماهلین قشنگم
ایشالله زودی تبت بیاد پایین

شب سختی داریا چشم ازش بر ندار

اخی عزیز دلم پروفن بده تبش واسش خوب نیست

به حق حضرت عباس هرچه زودتر خوب میشه

انشالله زودی خوب شه🥺

خواهر زاده منم ۷ سالشع بیشتر از ۱۰ بار تشنج کرده ولی مال اون از تب نیست به خاطر یه فرورفتگی داخل مغزش هست همه ی حواسمون بهش هست که از مدرسه درگیر ویروس نشه 😔

کشانه ی رانش و با آب ولرم و دستمال خیس کن کشانه رانش و زیر بغلش سریع تبش می یاد پایین

خدا سلامتی بده
چرا نمیتونه بخوره؟؟

عزیزم حنا و سرکه باهم قاطی کنی بذاری کف پا سریع تب میاد پایین اگ منع نداره انجام بده

کاش زنگ بزنی ازدکترخودش سوال کنی همیشه اینجور مواقع شماره تماس دکتر خودشو داشته باش

تایپیک قبل منو بخون

سلام مامان دلوین جان درخواست دادم قبول کن

پسر منم دو بار با تب تشنج کرده
ولی دیکلوفناک میزنم براش
یعنی خوب نیست ؟
چرا دکتر این دارو ها رو منع کرده ؟

سوال های مرتبط

مامان حلما مامان حلما ۴ سالگی
پارت ۵۶
راستشو بخوای بهم گفت واست عجیب نیست که فامیلی منو همسرت یکیه منم گفتم نه می‌تونه هزار نفر فامیلیش یکی باشه ولی گفت هیچ کسی نیست که ظاهرش کپی برادر من فرهاد باشه....
یعنی چی سوزان یعنی کی بود چی می‌گفت حرفش چی بود....
فرهاد راستشو بخوای منو کلی بغل کرد و گریه کرد و گفت شاید قسمت این بوده که تو بیا اینجا و من تو رو ببینمت من خواهر فرهادم و فرهاد حتی نمی‌دونه که من ماما شدم....
یعنی چی خواهر من اونم دکتر شده...
آره اونم همینو گفتا گفت حتی شاید باورش نشه که من دکتر شدم....
یعنی شیرین بوده می‌تونی از ظاهرش یکم برام بگی...
یه دختر نسبتا کوتاه بود رنگ پوستشم گندمی بود...
خدای من یعنی شیرین کوچولوی ما دکتر شده عجب دنیایی شده یادمه شیرین وقتی دست یکیمون بریده می‌شد یه قطره خون میومد کم می‌موند که سکته کنه....
حالا برای من دکتر شده اونم چه دکتری بچه رو از شکم مادر بیرون میاره.....
فرهاد انگار یه لحظه از اون جو اومد بیرون و با حالت عصبانیت گفت وزان دیگه نمی‌خوام بری اون بهداشت دیگه دوست ندارم با اونا دیدن کنی....