یبار عزاداری مسجد بودم پسرم جیش داشت گفتم برو و خودتو بشور بیا بعد دیدم از بلند گو اسممو خوند گفت بچت تو دستشویی گیر کرده که رفتم دیدم زنا مشغول باز کردن دره هستن پسرم نفهمیده بودم درو رو خودش قفل کرده بود بلد نبوده باز کنه خیلی گریه کرده بود تو اون چند دقیقه ترسیده بود از اونموقع پسرم از دستشویی یا محیط بسته تنها باشه خیلی میترسه امروز خواست با مادر بزرگش بره عروسی بمحض اینکه یاد دستشویی افتاد گفت نه من نمیرم تو دستشویی گیر میکنم خیلی براش توضیح دادم و اینا ولی ترسش هست چیکار کنم نترسه و ترسش از سرش بیوفتا

برو جیش کن گفتن واسه بچه این سن، واسه خونه خود آدمه، توی خونه بقیه و مسجد و این جور چیزا حتما بچه رو همراهی کنید،هم بخاطر امنیت و هم از نظر بهداشت و این جورچیزا ، بچه اس دیگه ممکنه یه خرابکاری بکنه میزبان ناراحت بشه، حالا کاریه که شده بهش اطمینان بده از این به بعد جاهای غریبه همراهیت میکنیم و همراهیش کنید

من حتی خونه اقوام خودم با بچم میرم دستشویی پشت در وایمیستم بلخره بچس خرابکاری چیزی نکنه شما چجوری گذاشتی خودش بره تنهایی اونم دستشویی مسجد …
باید بری مشاوره

آخه دختر چرا اجازه دادی تنها بره من با این سنم هنوز از دستشویی مسجد میترسم

ببین باید خیلی باهاش در مورد این اتفاق صحبت کنی در مورد احساسش اون موقعه گریه هاش تمامش و تقریبا هر روز همین حرفا رو تکرار کنید باید در موردش حرف بزنه تا بتونه رامش کنه تا بتونه هضمش کنه این گفته دنیل سیگل

من فقط موندم چجوری راضی شد خودش بره!! دختر من تو خونه خودمونم گاهی دلش میخواد من پشت در وایستم..دخترمن بود ک عمرا میرفت

🫤خونه خود آدم فرق داره بلده همه چیزو باید بیرون رفتی خودت ببریش 😦🫠

من توی خونه هم همش به پسرم میگم در دسشویی رو از داخل قفل نکنی چون بچه میترسن دسشویی مسجد واقعا ترسناکه وکثیفه الهی بمیرم بچه چقدر ترسیده

باید با مشاور مشورت کنید . هرجا میرید باهاش برو تا دستشویی بدون اینکه خودش بگه. هر جا هم میرید باز و بسته کردن قفل رو یادش بده خودش انجام بده. یعنی اگر باهاش میری داخل دستشویی بذار خودش درو باز و بسته کنه قفلش رو ببنده و باز کنه وقتی یاد بگیره دیگه شاید اینطور فکر کنه که از پس خودش برمیاد.

چند جلسه مشاوره ببر