۴ پاسخ

داشتم ناخن هاشو می‌گرفتم باشوهرم حرف می زدم یهو حواسم پرت شده یک ذره سر انگشتش گرفته شده خیلی عذاب وجدان دشتم تا که خوب شد

زیاددددد.
اتفاق میفته دیکع

اره نصف شب گیج خاب بودم داشتم شیر میدادم ارنجم خوردب سرش🥺

اره شده زیاد
دخترمو برده بودم حموم یهو انگشتر گیر کرد به گوشوارش گهواره اش باز شد یکم نق زد ولی گریه نکرد🥲
یع بارم خیلی عجله داشتم .میخواستم لباس دخترمو بپوشونم سرش یه کم محکم خورد زمین

سوال های مرتبط