دو روز پیش مامانم بود رفتم شهرستان کار داشتم . اتفاقا چون به مادرم خیلی اعتماد دارم تو بچه داری . خیلی به من خوش گذشت . کاملا احساس آزادی میکردم. تو فرودگاه .پرواز . مراکز خرید. مهمونی . دو شب خواب با آرامش تا صبح . عالی بود . جوری شارژ شدم که تا ۶ ماه انرژی داشتم
از ۷ صبح تا تقریبا ۵ عصر دو روز در هقته. اگه اولین باره حست طبیعیه. روز. اول که ازش دور بودم در حدی حالم بد شد که رفتم پیش مشاور محل کارم. گقت باور کن الان به پدربزرگ و مادربزرگ و نوه داره حشابی خوش می گذ ه. اون وقت تو اینجا داری دچار حمله عصبی میشی.
فقط من همیشه هرجا بخوام برم قبلش باهاش صحبت می کنم و بهش میگم که زود میام یا دیر.
۸صبح تا ۴عصر که البته دخترم تا ۱۲ خواب بود
من دیروز رفتم امتحان شهری و قبلش هم کلاس داشنم چهار ساعتی شد بیرون بودم و پسرم پیش مامانم بود ولی قبل عید 24 ساعت پیش مادرشوهرم بود مامانم بیمارستان بود من پیش مامانم بودم دلم تنگ میشد براش ولی خوب نمیشد برم مامانم تنها بود پسرمم بهانه منو زیاد میگیره و حسابی وابسطه اس بهم
برا دفه اول حالت طبیعیه من میرم سرکار از اول ماه ۷صبح میرم تا ۱ظهر
تا حالا خیلی بشه 2 ساعت 🥲
یکی روز زایمان نیما بود که آخر شب خوابوندمش و رفتم بیمارستان...ظهر روز بعد دیدمش...ولی خب قبلش سرکار میرفتم از ۹ ماهگی ۵ ساعت میموند که هفته اول همسرم مجبور میشد برگرده بخوابونتش
منم بیشتر از ۵ یا ۶ ساعت نمیتونم
ولی گاهی مجبوریم
بهش بگو براش توضیح بده
طبیعیه عزیزم واسه ماها که هر روز هم داره تکرار میشه اما هنوز عدات نکردیم🥹 اما باور کن واسه پسرت هم خوبه و لازمه
اصلا هم عذاب وجدان نداشته باش ،برو کلی خوش بگذرون بعدش با انرژی بیا پیشش😊واسه خودتم خوبه
من دخترم ۴ روز خونه مامانم بود ،اونم شهر دیگه
منکه شاغلم نصف روز پیشم نیست سر فوت برادر شوهرم که شهر دیگه بود یه هفته بعضی وقتا هم شده دو روز فرستادمش پیش مامانم چون شیفتام پشت نم بوده سرکار بودم بچم خونه تنها میمونده
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.