استرس داشتم لباسامو عوض کردم بردنم اتاق عمل اونجا دکترم با دکتر بیهوشی باهام حرف میزدن شوخی میکردن ک من استرسم از بین بره نشستم رو تخت اول بیحسم کرد ولی بعدش ی چیزی تو رگ دستم تزریق کردن بیهوش شدم بعد ک بهوش اومدم تو اتاق ریکاوری بودم دست میزدم ب شکمم همش نگران بچه هام بودم بعد ک منو بردن تو بخش سراغ بچه ها رو از مادرم گرفتم گفت حالشون خوبه خداروشکر دستگاهم نرفته بودن خودمم ی مقدار درد داشتم ک پمپ درد گرفتم

عزیزم کدوم بیمارستان بودی

عزیزم پسر بزرگت چندسالشه

عزیزم مبارکه انشالله خدا برات نگه داره

خداروشکر عزیزم

خداروشکر مبارکه🤩
برا منم دعا کن

شماهمونی که یه پسر داری و سه قلو پسر باردار بودی؟؟

پمپ درد خوب بود برات؟
راضی بودی؟

بسلامتی
امپول ریه زده بودید ؟ که دستگاه نرفتن ؟