۳ پاسخ

ای جان 😍

چقدر این پارک آشناس
پارک نسترن اندیشه س؟

من که هیچوقت شوهرم نیس ببین
چی میکشم

سوال های مرتبط

مامان ژیوان مامان ژیوان ۱۳ ماهگی
یکساله مادر شدم🤱🏻
عاشق شدم
یکساله‌ زندگیم‌ برای همیشه عوض شده، زیباتر شده
با همه‌ی سختیاش با همه غصه‌هاش شیرین ترین یکسال عمرم بوده 🥹
خیلی وقتا کم آوردم خسته شدم ولی قبل تو هیچوقت انقدر خوشبخت نبودم عزیز مادر
ممنونم اومدی پناه من شدی قلب مامان🫀
تو قشنگترین و با ارزش ترین دارایی منی جان دلم
فدای بودنت بشم فدای تولدت بشم ژیوانم، قربون ثانیه به ثانیه وجودت برم نفس پریسا. تولدت مبارک پسرکم🥹

از‌ دیروز که تولد دلبرکم بود الان یدفعه خواستم هرچی که به دلم و‌زبونم‌ میاد بنویسم یه بغضی دارم‌ دو‌ روزه‌ که درکش برای خودمم سخته باورم نمیشه یک سال گذشته و انقد بزرگ شده بچه‌م🥹🥲
روز دنیا اومدنش وقتی‌تو‌ اتاق عمل نشونم دادن باور نمیکردم یه بچه واقعی تو‌شکم‌من بزرگ شده
و‌الان هم دقیقا همین حس‌ رو دارم من تونستم یه نوزاد کوچولو رو بزرگ کنم و پرورش بدم و اصلا کار اسونی نبود و‌نیست ولی من عاشق این سختیام عاشق مادر بودنم عاشق بچه‌مم بدون هیچ حرف کلیشه‌ای‌و‌پر از اغراقی مادر بودنم رو با هیچی عوض نمیکنم هیچیی❤️

برای پسرکم دعا و آرزو‌های قشنگ کنید مامانای عزیز❤️
مامان nikan مامان nikan ۱۲ ماهگی
قبول دارین جوری که بچه آدم آبروی آدم می‌بره هیچکی نمیتونه همچین گندی بزنه🤣🤣🤣💩
من شوهرم ساعت. 6میره سر کار منم معمولاً از 4و نیم پنج بیدارم که هم برای شوهرم صبحونه آماده کنم و هم برای آقا نیکان
بعد مثلاً اگه سوپ یا حلیم یا عدسی باشه دیگه همون موقع درست میکنم که تا وقتی گل پسر بیدار بشه آماده باشه
بعد هم که بیدار میشه غذا میخوره باز ب فکر ناهارش باید باشم من چون همسرم ناهار نمیاد دیگه فقط برای نیکان ناهار درست میکنم بعد دیگه کار هر روزمه برای عصرانه یا کیک یا پنکیک یا هم آبمیوه میگیرم برای نیکان گاهی اوقات که حوصلم نمیکشه بهش شیرین عسل میدم بعد خلاصه بگم نصف روزم تو اشپزخونه ب سر می‌ره 🤠
بعد خدا نکنه ما ی جا بریم این نیکان ی تیکه نون خشک پیدا کنه چنان اونو میخوره یا وقتی میگیریم دنیا می‌ذاره رو سرش از بس جیغ میزنه بعد همه ی جوری ب من نگاه میکنن بعضی ها هم میگن چرا غذا بهش نمی‌دی یکم گوشی بذار ب بچه برس یعنی اون لحظه دلم میخواد اتیششون بزنم بگم منی که از پنج صبح بیدارم تا بوق سگ پای گازم بعد تو داری ب من میگی غذا درست کنم
بعضی اوقات میشینم گریه میکنم از دستشون
اما اون روز مادرشوهرم گفت نمیتونی برا بچه غذا درست کنی که هر جا میری نون خالی خونه بقیه رو میخوره
بعد منم گفتم اتفاقاً بیشتر از اون چیزی که شما به بچه هات رسیدی من ب بچم میرسم نمی‌خواد نصیحت کنی
ناگفته نمونه هر جا میرم براش خوراکی میبرم با خودم اما نمیخوره🤣🤣😎
شوهرم میگه کون لقشون بزار بگن