۲ پاسخ

خیلی سخته... منم از خانواده خودم و همسرم دورم... یه هفته ای هم میشه آسمم زده بالا و به معنای واقعی کلمه داغونم کرده...

چقدر منی ...
تازه خانواده م هم پیشم نیستن
امشب وقتی پسرمو خوابوندم یه دل سیر گریه کردم :(

سوال های مرتبط

مامان دلانا مامان دلانا ۱ سالگی
گاهی وقتا کم میارم مثل همه ی مامانا
خستگی،بی خوابی و انواع فشار های جسمی و روانی و افسردگی بعد زایمان همه روی خلق و خو ام تاثیر منفی گذاشته بود و کارم مدام گریه و پرخاشگری بود دست خودم نبود هزاران مورد کوچیک رو هم جمع شده بودن و شده بود یه درد بزرگ یک فریاد یه بغض:(
دست خودمون نیست ما مادرا خیلی فشار تحمل میکنیم کلی مسئولیت جدید روی دوشمون سنگینی میکنه دلتنگی برای منِ قبلی کارایی که میکردیم وقت زیادی که برای خودمون میگذاشتیم....
خیلی سخته تحمل میکنم اما گاهی میشکنم کم میارم و میدونم تمامِ خودمو برای خانواده ام گذاشتم میدونم که برچسب بد بودن ناکافی بودن نباید بزنم به خودم ولی یه روزایی میبرم دلم برای قبلا و بی دغدغه بودنم تنگ میشه تلاشم میکنم حتی شده کم شبیه قبل به خودم اهمیت بدم ولی اکثرا نمیشه همینا شد فشار عصبی و رو آوردم به تراپیست و قرص اعصاب و عود کردن میگرن عصبیم و در ادامه پرخوری و عوارض قرصا و چاقی💔 دارم تند تند وزن اضاف میکنم و ناراحتم سایزم بالا رفته لباسای جدیدم باز داره تنگم میشه و بخاطر مشکل پارگی شکمم منع ورزشم و موندم چکار کنم چجور لاغر بشم و وزنم و رو قبل که ۵۳ بودم فیکس کنم از اینکه ۶۱ شدم خیلی ناراحتم😭راهکاری بلدین که کمکم کنین؟؟؟؟
مامان لِنا مامان لِنا ۱۳ ماهگی