۷ پاسخ

شوهرا همه میگن طبیعی انگار خودشون چند شکم زاییدن😐😂خودشون تحمل یکساعت درد ندارن بعد هی میگن طبیعی

میفهمم چی میگی و چی کشیدی
ولی میگذره و دخالت ها تموم میشه به شرطی که بیخیال حرفاشون بشی و کار خودت رو بکنی حتی همسرت

خدا لعنت کنه اینطور خانواده های فضول رو

منکه‌ شوهرم‌ دخالت‌ نمیکنه‌ که‌ سز‌ باشم‌ یاطبیعی‌ خودم‌ خواستم‌ سزبشم‌ سرپسراولم‌ سز‌شدم‌ الانم‌ سزارینم

امان از دست این مردای احمق دهن بین. من از اول گفتم سز. مادر شوهرم دنبال ماما بود برا زایمان طبیعی منم دهان مبارکش و بستم

الهی چی کشیدی گلی
میگذره بابا بیخیال من چهله پسرم با جاریم دعوام شد حالا سر چی سر اینکه ی پسر داره اونقدر شیطونه ک نگو ب بچم زد منم گفتم دفعه دیگه بهش بزنی تو گوشت میکوبم مادر شوهرمم بعدش اومد دیشب جاریم اینجا بود چون با مادر شوهرم اینها زندگی میکنم دیشب اومد تو اتاقمون هر چی از دهنش در اومدو گفت منم عین سگ بهش محل نذاشتم خودش رفت

اره واقعا دخالت بی جا زندگی دو نفرو خراب میکنه من این اخرا میخواستم طلا هامو بدم برم سز اینها گفتن طبیعی بهتره درد ندارع تا اینکه من ۷ساعتو ۵ دق درد کشید حالا فدای سرعه پسرم خاهری میگذره بیخیال

وای عزیزم کاملا درکت میکنم ولی این ناراحتی میگذره ولی رفت و امدتو کم کن به آرامش میرسی و اینکه ببخش همه رو ولی فراموش نکن خودت و سلاتلیت تو اولویتی

سوال های مرتبط

مامان فرشته کوچولو مامان فرشته کوچولو ۳ ماهگی
پارت ۴
ولی بعد کلی ورزش اخرم با دست یه سانت وا میشد ولی عالی بود که بعد اون همه درد من درد نداشتم
دیگه رسیده بودم به ۹ سانت حس زور شدید داشتم سر بچه بالا بود دیگه انقدر زور زدم و سجده رفتم با انقباض که سر بچم اومد پایین دیگه ۱۰ سانت بودم ولی یه مانع بود تو واژن که با تمام قوا زور زدم بچه اومد تو کانال و دکترم اومد و بهترین بخیه ای که تو عمرم دیدم رو برام زد
دکتر موقر بهترین دکتر دنیا برای من تو کل بارداری بچمو گذاشتن تو بغلمو از شوق اشک ریختم
و اینم بگم من از ۴ سانت دیگه هیچچچچ دردی نداشتم
و الان تنها دردم بواسیرمه که خیلی بد شده چون قبل بارداری هم شدید بود و با زور زایمان خیلی بد شد
از طبیعی با اپیدورال خیلی راضی بودم
برای من بد درد که تازه فهمیدم ارثی از خاله هام هست باز نشدن دهانه رحم
عالی بود
بیمارستان پاستور بود شیفت صبح زایشگاه عالی بودن
و بیمارستان خوب بود
هزار بار بگردم طبیعی میارم الان خواهرخام غبطه میخورن به حال من بعد زایمان
و تخت بغل من ۵ نفر زایمان کردن و من هنوز بودم 😅
کسایی رو دیدم که ۸ سانت هم درد نداشتن
مامان مامان🌰💙 مامان مامان🌰💙 ۲ ماهگی
تجربه زایمان من🥰
من قراربود ۳۸هفته ۳روز سزارین بشم اما دکترم چون شیفت نبود قرارشد ۳۸هفته۱روز زایمان کنم
روزیکه قرار بود برم بیمارستان از ساعت ۴صبح درد طبیعی شروع شد و همینجوری به اوج خودش می‌رسید داداش تقریبا نزدیک به هم شده بود و ترشحاتم فوق العاده زیاد به رنگ صورتی در اومده بود
دیگه ساعت ۶ رفتم بیمارستان جلو در بیمارستان حس کردم داغ شدم و فهمیدم کیسه آبم پاره شد همینجوری آب داغ ازم میرفت زایشگاه معاینه کردن ۴سانت بودم خیلی درد داشتم شدید
دیگه دکترم اومد چون دیابتی بودم وترشح سبز کم داشتم واینکه کیسه ابمم پاره شد دکترم گفت سری ببرینش اتاق عمل بعدم سزارین اورژانسی شدم نمیتونم بگم درد طبیعی بیشتره یا سزارین ولی برای من طبیعی غیر قابل تحمل بود و سزارین هم سختیش بیشتر موقع بلند شدن از تخت سختم بود وماساژ رحمی دردناک بود و سوند یذره چندش بود😁
در کل سختی هاش به شیرینی اون لحظه که بچه رو میبینی یه دنیا می ارزه
ایشالله همتون زایمان راحتی داشته باشید❤️