۸ پاسخ

تازه دختر من نمیزاشت منو باباش نزدیک هم بخوابیم میومد وسطه ما می‌خوابید باباشو محکم بغل میکرد تا پیش دبستانی میرفت ما همین بساطو داشتیم

تازه اینا اولشه دخترم من ۹ماهش که بود باباش قایمکی میرفت سرکار بیدار میشد میدید باباش نیست جنگ داشتیم تازه باباش از سرکار میخواست بیاد میرفت جلو درخونه می نشست لگد میزد به در جیغ جیغ میکرد تازه راه که افتاد صدای پای باباش رو که میشنید میرفت خودش درو براش باز کنه من اصلا اجازه نمی‌داد برم طرف در اولاش حرص میخوردم آخر دیگه عادت کردم اولویتش باباش 🤣🤣😂😂حالا پسرم داره کارایی که دخترم برای پدرش میکرد رو برای من میکنه باباش حرص میخوره منم بهش گفتم قربون عدالت خدا یکی تو یکی من 😂😂

دختره حتی آدمای تو خیابونم بگیرنش انگار تا الان باهاشون بوده ولی کل بیشتر به خودم وابستس

پسرم اینجور بود دخترم نه بیشتر به خودم وابسته اس البته هنوز برا نظر دادن زوده

چون پدراشونوکمترمیبینن به این دلیل ولی پسرمن مامانی هست البته که دخترا بابایی ان وماازاین رحمت خدابی نصیب هستیم.

دقیقا آیسا هم‌وقت بازی و خنده بابا رو میشناسه
وقت خواب و گریه مامان!

اره دقیقامنم همش میگم همی کاراتو من میکنم اون وقت اون از من بیشتر میخواد 😬😬😬😂😂😂

برا منم همینه
گاهی اوقات حرصم میگیره

سوال های مرتبط

مامان مامان سلین مامان مامان سلین ۱۰ ماهگی