۳ پاسخ

نه کار خبی کردی هیچ اشکالی نداره

عزیزم من اصلا چیزای خوبی راجع به این روش از پستونک گرفتن نشنیدم اون بچه به پستونکش وابستگی روانی داشت کاش اینجثری نمیگرفتی هنوز وقت داشت

سلام گلم نه نترس دیگه پرتش بزن جلو چشمش نزار با یبار هیجی نمیشه

سوال های مرتبط

مامان نفس خانمی💜🥺 مامان نفس خانمی💜🥺 ۱ سالگی
چالش ترک دادن پستونک😃

شب اول که ناگهانی ازش گرفتم خیلی بد بود قبل خواب ناله و گریه میکرد..سرش میزد به در و دیوار .پتو گاز میزد که پستونک میخوام..باهاش همدردی میکردم صحبت میکردم فایده نداشت فقط جیغ و گریه
۱ ساعت بغلش گرفتم رله رفتم نازش کردم لالایی خوندم تا خوابید🥲
۲ ساعت بعد تو خواب دنبال پستونکش می‌گشت پیدا نکرد دوباره از اول گریه..آب میدادم قبول نمی‌کرد. تا با بدختی یکم شیر درست کدم بهش دادم آردم شد یکم خوابید اونم فقط تو بغلم...تا هود ظهر ۵ بار این مرحله ها رو رفتیم 🥲🥲که دیگه ساعت ۳ عصر بیدار شد نخوابید تا شب

شب دوم: چون روز قبلش خسته شده بود از گریه و خواب خوبی نداشت و قبلش بردمش پارک بازی کردم باهاش و در طول روز پستونکش قیچی کردم گزاشتم مثل همیشه جلو چشمش باشه ‌‌برمی‌داشت میگفت اوف شده میختدید ..یکم بهتر شده بود مثل اینکه...قبل خواب گفتم برو پستونک بردارهای گفت نمیخوام و حالت عوق زدن نشون داد و خندید...فقط شیرش خورد و خوابید تا خود ظهر بدون هیچ گریه ای

فقط امروز عصر دوبارع بهونه پستونک گرفت واسه خوابش تا اون نصف رو بهش ندادم و یکم میک نزد نخوابید که نخوابید
اللن هم راحت خوابید بدون بهونه گرفتن😍
دعا کنین باقیش هم راحت بگذره و کلا دیکه بهونه اش نگیره🤗
مامان بهنام مامان بهنام ۱ سالگی
بالاخره از شیر گرفتم
مامانایی که بچه هاشون فقط زیر سینه میخوابن بیان تجربمو بخونن، اول روش تدریجی رو انتخاب کردم به مدت دوهفته شیردهی رو کم کردم طوری که دیگه تو روز اصلا شیر نمیدادم فقط موقع خواب ظهر و شب میدادم، بعدش برای خوابش اگه میشد ینی بچه گریه نمیکرد و تو بغلم میخوابید بدونه سینه میخوابوندم بعضی وقتام خیلی بیقراری میکرد دیگه چاره ای نداشتم میدادم، بعد دیدم تدریجی دیگه جواب نمیده تصمیم گرفتم چسب بزنم، دستمال کاغذی گذاشتم دورشم چسب برق زدم شب اول گریه کرد بهش نشون میدادم درجا ساکت میشد یه کم بیقراری کرد راش بردم خوابید تا صب هم یک بار پاشد باز همین کارو کردم خوابید، شب دوم راحت خوابید تاصب بیدار نشد، ولی شب سوم اولش خوابید ولی دیگه ساعت 5 پاشد دیگه هی بیدار میشد تا 9 صب، پدرم دراومد، خیلیییی سخت گذشت پامیشد گریه میکرد به بدبختی میخوابوندمش باز دودقه بعد بیدار میشد، خلاصه که همین بود و الانم یک هفته گذشته عادت زیر سینه خوابیدن از سرش افتاده، روپا اصلا نمیخوابید الان بعضی وقتا بیخوابه، کلا گریه و نق نقش تو طول روز خیلی کم شده چون قبلا همش نق میزد که سینه بدم الان دیگه نه 👌