وای از دست این بچه ها امروز مثلاً برمش خیابون دورش بزنم اصلا ن ب حرف گوش میده ن دستم و میگیره انقد جیغ زدم وسط خیابون ک خطر داره دستمو ول نکن انگار ن انگار آخر سر تو ی کوچه ی ماشینی بچه رو ندید همینجوری داشت میومد رو دخترم جیغ زدم خودم انداختم جلو ماشین دخترم هل دادم کنار ماشین خورد بهم کل تنم کوفتس اگر بچم چیزی میشد من میمردم اصلا ب حرفم نمیره امشب از ترس تا صبح نمیخابم

دور از جونت وقتی اینقدر سرتق هست نباش بیرون خدای نکرده یه خط می‌افتاد روش شوهرت خط خطیت میکرد

ولی خیلی باید هواستو جمع کنی عزیزم یه چندروزهیجا نبرش یا باهرویزی که خوشش میاد یه جپری باهاش حرف بزن جایزه بگیر براش تشویقش کن تاازسرش بیفته وگرنه عادت میکنه اینجوری وخیلییی بد میشه برای خودت هرجا که بری باید همش گوشت تنت بلرزه که اینجوری

حالابرعکس پسرمن که هرجاااایی برم همش تو بغلمه یه وقتایی میبینه خسته شدم بهس میگم کمرم دردمیکنه میگه مامان منوبزار پایین دستمو بگیر
واینکه اصلاااابدون من یاحلوترازمن حایی نمیره ازموتوروماشبن هم به شدتتت میترسه تامیبینه نزدیک ماشین یاموتورهست یادارن میان طرفش سریع دادمیزنه بغلم کن ازترسش

واای دختر خدا رحم کرد بلا بدور باشه عزیزم خیلی مواظب باش من با این دوتا کلافه میشم همش کوچه یا خاکی میرم

دختر منم بیرون دستمو نمی‌گیره، می‌دوه جلوجلو میره🤦🏻‍♀️

وای چی بد بچه باید یکم ترس داشته باشه
ب نظرم ی جاهایی دعوا لازمه
اگه خدایی نکرده اتفاقی برا خودت یا بچت میوفتاد چی
وقتایی ک باباش هست برین بیرون گ بتونه بچه رو بغل بگیره