خاله ها مامانم بعد مدت ها گفت بره مهمونی یعنی یه پدری از مامانم در آوردم که دیگه حالا حالاها پاشو از در نزاره بیرون🥴🥴🥴
توی ۶ساعت حتی یک قطره هم شیر نخوردم فقط گریه کردم جوری که فرار کردیم اومدیم خونه 😐🤨شماها با بچه تون مهمونی میرین؟؟؟

😅😅😅حالا برسین خونه هم شیرشو میخوره هم ساکت میخوابه

الهی بگردم کوفتت کرده پس😂
خیلی از بچه ها فقط تو خونه احساس امنیت میکنن
دختر من بیشتر اوقات بیرون خونه فقط میخوابه یا بداخلاقی میکنه همش

تاپیکاتو خوندم چقدرشبیهیم

مال ما هم همینطوریه نگران نباش خونه بابام نمیزاره برم

برای من برعکسه بیرون اونقدی ساکته و نه استفراع میکنه نه پی پی همه میگن بچه به این ساکتی چرا اسم میزاری رو بچه
وای بحالی که خونه برسم هم میرینه هم بالا میاره هم بکوب داد و جیغ و گریه و نمیخوابه

ینی تا کی باید خونه بمونیم
منم میترسم ببرم جایی گریه کنه
فقط میرم خونه مامانم و مادرشوهرم

پسر منم همینجوریه خاله جون، ای ناقلا ها

منم میترسم ببرم بیرون که گریه کنه🤣😭

ازنگاهش معلومه چه آتیشی سوزونده😀

بله مام همینیم..نه شیر میخوره نه میخوابه فقط نق میزنه یا کریه میکنه..فرار میکنیم از همه جا

من ازبعد چله فقط خونه پدرشوهرم دوبار رفتیم

خیلی کم میریم جایی منم یه شب با همسرم قصد رفتن به بیرون کردیم دخترم از جلوی در گریه کرد هرکاری کردم آروم بشه نشد شیر هم نمی‌خورد فقط به پهنای صورت اشک میریخت از همون شب تصمیم گرفتیم جایی نریم چون واقعا از دماغمون اومد😶

شیطونی از چشاش میباره وروجک 😂
ما مهمونی به اون صورت نرفتیم نمی‌دونم قرارع چیکار کنه😶‍🌫️

منم نمیرم چون رفلاکسی همش گریه میکنه

نه اصلن چون همش گریه میکنه فقط خونه خودمون ارومه

🤣🤣🤣