خانما پسرم حس میکنم وابستم نیس یا حتی مامان خیلی کم میگه اسممو صدا میزنه ولی ب عمش میگ عمه جیگر خیلی حسرت میخورم حسود نیستماااا ولی دلم میخواست بچم حداقل وابستم باشه الانم چند شبه جام‌نمیخابه میره کنار باباش خیلی دلم گرفت امشب واقعا🥲حس مسخره ایه میدونم

منم قبلاکه بچه نداشتم خیلی دوست داشتم بچم وابستم باشه ولی الآن که خدایه بچه چسبناک بم داده خیلی سختمه شایدبگم‌عذاب آورباشه برام حتی دستشویی نمیذاره برم بچه هادرهرصورت مامانشونودوست دارن احتمالاشوهروخواهرشوهرت خیلی کمکت بودن وبچه رونگه داشتن که به کاراتون برسیدواین خیلی خوبه اینجوری برای ازشیرگرفتن وجداکردن جای خوابش کمتراذیت میشیدعمش خودش باهاش کارکرده وجیگرواینایادش داده شماهم خیلی شمرده شمرده باهلش کارکنیدمامان وعزیزم واینایادش بدیدبازیای هیجان انگیزباهم انجام بدیدیه جوری که دونفرگیتون بهش خوش بگذره

تو یه خونه هستین؟

نه عزیزم اصلا مسخره نیست،هر مادری دلش میخواد بچش وابسته ی خودش باشه
اونایی که میگن مهم نیست خیلی بی احساسن
منم یه مدت پسرم وابسته ی مادرشوهرم بود خیلی غصه می خوردم الان خداروشکر درست شده

عزیزم ببخش اینجا میپرسم بچتون لک داشت لک سفید رفته یا نه تروخدا جواب بدید

دختر من خیلی ب من وابستس می‌چسبه ب من یعنی تو مهمونی یک لحظه نمیاد از بغلم پایین ک آب بخورم تنهام هستیم همش بغلمه درسته خیلی دوستم داره بم میگه مامان عزیزم فدات بشم دوست دارم با زبون شیرینش ولی من از کمر افتادم بیش از ده کیلو وزن کم کردم شدم 44 کیلو تک و تنها کمک هیچکس ندارم شوهرمم همش سرکاره پس قدر بدون و این وسط باهاش کار کن و محبت کن وابستت بشه در حد کم

پسر منم بیشتر به پدرش وابسته اس..ولی میگن‌پسرا بعد سه سال خیلی به مادر وابسته میشن

من و مادر شوهرم واحد روبه روي هميم اما پسرم هم به من وابستس هم به اون يعني ميگه دوتاتون باشيد كنار هم اما وقتي چيزيش ميشه و گريه ميكنه ميره سمت مادر شوهرم منم يه وقتايي دلم ميگيره اما بزرگش نميكنم امروز مثلا جاريم و اينا اينجا بودن اصلا سمت من و مادر شوهرم نميومد همش با اونا بود واسشون زبون ميريخت حساس نشو اول آخر تويي كه كنارشي بزار كمكت كنن اما من ميگم مثلا فلان حرف نزنيد كه تكرار نكنه اونا ام گوش ميدن