۳ پاسخ

من میچسبونم به در کمد، اتاق شاه،یه کمد دیواری سفید و بزرگ داره،از بالا میچسبونم تا پایین،ردیفی

سلام.خیلی خوبه علاقه به کاردستی داره و اینطور برای خلاقیتشم خوبه و تقویت میشه و هم دست ورزیش.بنظرم کلر بوک بگیرید بزارید داخلش اینطور هم سالم میمونه هم راحت میتونه ورق بزنه وببینید برای اون کاردستی ها هم که تخت نیست نمیشه گذاشت از این جعبه های نظم دهنده در دارشو بگیرید بزارید داخلش

ببخشید کاردستی هارو چجوری درست میکنید؟ پیجی چیزی هست که بزارید ایده بگیریم؟

سوال های مرتبط

مامان رادمهرورادوین مامان رادمهرورادوین ۳ سالگی
سلام خانوما ببخشید میشه از اسباب بازی هایی که دم دست بچه تون گذاشتین عکس بدین؟ من یه عکس توی سوال یکی هم توی کامنتا میذارم البته بگم یه لگوی بزرگ سطلای که ۴۰۰ تیکه بود هم هست که یه هفته پیش آوردم دم دست امشب دوباره برداشتم ،همش میریخت صدای زیادمیدادرادوین بیدارمیشد مجبورشدم بردادم ولی خیلی باهاش سرگرم میشه، به غیراز اینا که توی عکس هست یه سه چرخه و یه لوپ کارهم هست توی خونه اینم بگم من برای پسرم کمدنخریدم کتابخونه خودموخالی کردم اسباب بازی هاوکتاباشو ریختم توش، درضمن خیلی ازاین وسایل رو من نخریدم مادربزرگش مغازه ای داره که اسباب بازی میاره به اینم هرهفته یکی میداد🤦‍♀️بچه های شما بازی میکنن بعدجمع میکنن؟ اصلا با اسباب بازی هاشون سرگرم میشن؟ پسرمن فقط با همین بیل و لودرش بازی میکنه بقیه روهم هرکدومو بردارم قائم کنم فرداسراغشو میگیره اینم بگم دوبرابر اینارو قائم کردم کلا ، همه میگن زیاددم دستش گذاشتی که بازی نمیکنه همش تلویزیون می بینه
مامان قندعسل مامان قندعسل ۳ سالگی
سلام مامانهای مهربون لطفا هرکسی تجربه داره بیاد منو راهنمایی کنه
پسرم 3.5 سالشه دخترم 3 ماه خیلی بد قلقه همش در حال گریه هست و با کوچک‌ترین صدا بیدار میشه
پسرم هم من سعی میکنم باهاش وقت بگذرونم نقاشی کنم آب بازی کنم ولی واقعا کشش ندارم دیگه کارهای خونه غذا درست کردن رسیدگی به بچه بی‌خوابی شبانه
از یه طرف هم پسرم خیلی به ابجیش گیر میده با اینکه من اصلا عکس‌العمل نشون نمیدم ولی تا میبنه خوابه سریع می‌ره بالا سرش خم میشه توی صورتش جیغ میزنه دخترمم از ترس شروع میکنه گریه کردن یا تا میبینه خوابهای صداش میزنه میگه باید بیدار شه
توی خونه همش بهم چسبیده دستشویی میرم بدو میاد پشت در
دیشب موقع خواب خیلی گریه میکرد که تنهام نزار میدونم ترس از دست دادنم رو داره ولی نمیدونم باید چیکار کنم واقعا کم آوردم باباشون هم تمام شیفت سرکاره مجبوره اضافه کار بیاسته تا بتونیم جوری که بچه ها میخوان زندگی کنیم ولی خودمم دیگه کشش ندارم آرزو یه خواب راحت دارم خواهر شوهرم وقتی باشه پسر بزرگه رو نگه میداره میبره پیش خودش وی دلم میخواد یکی دخترم رو بگیره پسرم رو ببرم پارک ببرم فروشگاه