بچه ها من سه شنبه باید برم دکتر شهر دیگه از هشت صبح تا حدودا پنج بعدظهر لاوین باید بزارم خونه خواهرم استرس دارم قبلا دو سه ساعت وایساده ولی الآنو نمیدونم چکار کنم خوابم نمیبزع از ترس

نه بابا نگران نباش
من بچمو جایی نمیذارم فقط بعضی وقتا که کار اجباری پیش اومده در حد نهایتا دو ساعت گذاشته بودم خونه مامانم، بعد شوهرم دو ماه پیش عمل داشت بچمو سپردم به مامانم از صبح زود که خواب بود تا ساعت ۱۰ شب که برگشتیم من خودم انقدر دلم واسش تنگ شده بود که انگار واقعا یه تیکه از وجودمو ازم جدا کرده بودن اما شب که پسرم اومد خیلی عادی برخورد کرد انگار نه انگار منو یه روز ندیده مامانمم گفت اصلا یه بارم نگفت مامانم کجاست وقتی هم بهش میگفتم مامانت کو میگفته با بابا رفته دکتر. بعد تازه این اذیتا که به من میکنه تو غذاخوردن و لباس پوشیدن و خوابیدن، مامانم گفت اصلا اذیت نکرده و قشنگ حرفمو گوش میداده

قلق شو ب خواهرت بگو
چطورمیخابه چطور غذامیخوره
ک ن خودش اذیت بشه ن اون خسته بشه
براش خوراکی هایی ک دوس داره بزار واسباب بازی های مورد علاقه ش
اگ میتونی واسه سه شنبه ی اسباب بازی جدید بخر وبده خواهرت بهش بده
هم رابطه ش باخواهرت اوکی میشه هم سرگرم میشه
راسی بچه داره خواهرت؟