۱۵ پاسخ

بهش بگو بیا این دو تا بچه را بگیر و باهاشون سرو کله بزن ...ببینم تو چکار میکنی ...واقعا مادر دو تا بچه بودن خیلی سخته ...خدا قوت عزیزم

ولش کن چرت میگن مردها بخواب مغزت اروم بگیره
بگو میتونی تو هم بگیر بخواب نرو سرکار هی جوابش بده ساکت میشه

بگو‌ تو سرکاری چه فرقی به حالت داره بخوابم یا نخوابم کارامم که کردم میخوای غذاهم نخوریم تا تو نیستی

عزیزم ناراحت نشو تواستراحتو بکن ،منم همینطورم مثل شما تا بچه ها میخوابن منم سعی میکنم بخوابم تا توان داشته باشم برای ادامه روز وشب

ببین ی روز که نفهمیده که خوابیدی استراحت کامل بکن بعد آمد اون که نفهمیده خوابیده بودی بگو امروز نخوابیدم وای خسته ام انرژی ندارم جون ندارم هیچ جیغ داد کن غر بزن الکی بگو بخاطر تو ظهر نخوابیدم الان دیه نمی‌کشم بچه رو نگه دار من چرتی بزنم چرت بزن الکی خودتو ولو کن س گوشه جوری بشه به غلط کردن بیوفته وقتی ببینه خوابی حرف نزنه دیه

چه قدر بی درکه
عزیز دلم راحت بزن بخواب منم دوتا پشت هم دارم تنها چیزی ارومم میکنه خوابه و حتما خوش اخلاقی من یکم خوابم بریزه بهم تمام روز کسلم دقیقا هم شرایط خوابم مثل تویه عزیزم یه چرت باید بزنی که شب باز تا یک بچه داری کنی بجایی که بگه من نگه میدارم تو بخواب از این حرفا میزنه محلش نذار

بهش بگو تو دوتا بچه رو نگه دار
دوتا زایمان پشت هم بکن
دوتا بچه پشت هم شیر بده
من میرم سرکار
چه توقعی دارن مردا
مردم یه بچه رو نمیتونن نگه دارن چ برسه دوتا
از هر فرصتی استفاده کن و بخواب حتی اگه خونه ب گند کشیده شده باشه

ببینن گلم منم شیر به شیر دارم شوهر شمام چرت میگه ببخشید
چون واقعا اگه اون ظهر رو نخواهیم واقعا دیگه انرژی نداریم برای بقیه ش منم اوایل شوهرم اونجوری میگفت
بعد کم کم خودش اسرار می‌کرد بخوابم که انرژی داشته باشم

اکثرشون همینن منم مث شما دوقلو ها ارو از 2ماهگی دست تنها بزرگ کردم شوهرم کارمند وقتی میاد توقع داره دست به سینه اون باشم کاراشوبکنم بشه 3تا بچه من اکثرا زیربار نمی‌رم بعد توقع داره اگه یه لیوان شست تو خونه مدال افتخار بدم بهش من دوروزه دندون عقلم کشیدم عین خیالشم نیست

یه بیرون کار میکنن فکر میکنن شاخ غولو شکستن ولش کن بابا بهش نگو چیکارمیکنی هروقت زنگ زد نگو خواب بودم خودتو سرحال نشون بده

خوب اون که نیست سرکاره بگیر بخواب بهش نگو خوابیدی بگو بیدار بودم

خدا بهت قوت بده انشاالله. اگه بخای به حرف مردا کنی باید بری بمیری

چون ظهر تا ۴میخابن شب دیر میخابن تا ۱۰کاری کن بخابن خاب روزشونو کم کن

بره گم شه
محلش نده گوشیتو بزار رو پرواز و بخواب

آره شوهر منم میگه زیاد می‌خوابی
ولی واقعا احتیاج دارم.بدنم نمیکشه

سوال های مرتبط

مامان رایان مامان رایان ۲ سالگی
امروز برا اولین بار بچه م رو واقعا زدم😭
دیگه از دست بدخوریش به جنون رسیدم.
یعنی از دو ماهگی تا الان قصدش اینه که هیچی نخوره.
خدا شاهده هربار بهش شیر می دادم یک ساعت طول می کشید و با هزار ترفند و آهنگ و ...
از یازده ماهگی دیگه هیچ جوره شیشه شیر رو نگرفت
محبوری شیر رو قاطی سرلاک و فرنی بهش می دادم.
همون سرلاک و غذا و ... هم باز با بدبختی و ترفند بهش می دادم.
هرچی به دکترای زبون نفهم می گم بچه من حس گرسنگی نداره باید با ترفند و بدبختی بهش غذا بدم اگر وزنش همون حد پایین نرماله به خاطر اینکه من روزی سه تا قرص اعصاب دارم می خورم که بتونم بهش غذا بدم. اصلا نمی فهمن! یکیشون لیکوزینک داد که رو بچه من تاثیر برعکس داشت. یکیشون شربت اشتهای خارجی داد بدتر باعث تشدید رفلاکسش شد.
یکیشون می گفت هر دو ساعت غذا رو بیار نخورد بهش نده. یک روز و نصفی هیچی نخورد تا از شدت افت قند و بی حالی بردیم کلینیک بهش سرم زدن.
حتی تا الان زحمت جویدن به خودش نداده. بافت دار می دم ولی قورت می ده و اگر یکم درشت باشه که نتونه قورت بده بالا میاره.
گفتاردرمانی،کاردرمانی،مشاوره روانپزشکی بردم
هیچ به هیچ
آلرژی شدید داشت که الان خیلی بهتر شده. رفلاکسم داره که دارو می خوره. همه بچه ها سیب زمینی سرخ کرده دوست دارن اونم نمی خوره فقط گاز می زنه و تف می کنه. امروز از صبح نه صبحانه ش رو خورد نه میان وعده. فقط من رو کتک زد. خیلی به خودم فشار آوردم ولی دیگه موقع ناهار که بازم نمی خواست بخوره دچار فروپاشی روانی شدم. هم خودم رو زدم هم اونو. بعد نشست تا آخر غذاش رو از ترس خورد. تا حالا به زور خودم رو قوی و سرپا نگه داشته بودم امروز کم آوردم واقعا. قلبم داره می ترکه💔😭