۳ پاسخ

یه سوال فکرکنم تا حالا اصلا بهش نه نگفتین که باکلمش آشنا بشه ؟

تو خونه موقعیت براش ایجاد کن و تمرین کن
حریم خصوصی رو باید یاد بگیرن
مثلا وقتی میره تو اتاقش بازی کنه شما برو در بزن بگو اجازه هست بیام داخل ؟ این کار رو چند مرتبه تکرار کن و بعد وقتی خودت میری اتاق در رو ببند خواست بیاد بهش یاداوری کن باید در بزنه اجازه بگیره
تو این اجازه گرفتنها چند مرتبه رو بهش اجاز بده چند مرتبه رو اجازه نده بگو چند دقیقه دیگه کارم تموم میشه بهت اجاز میدم یا میام بیرون

کم کم تمرین کنید یاد میگیره
بعدم مثلا الان فصل امتحاناته جاییکه میدونی بچه هاشون میخوان درس بخونن و دخترت ممکنه متوجه نشه فعلا نرو تا یاد بگیره

باید بشینی قشنگ باهاش حرف بزنی بادامستان و بازی بهش توضیح بدی بعضی از جاها ماکلمه نه میشنویم ولی نباید ناراحت بشیم

سوال های مرتبط

مامان پویان جان و 🫄 مامان پویان جان و 🫄 ۵ سالگی
سلام، میگم گفته بودم بچه م همش مریضه و زود زود مریض میشه،حالا فک کنم تاپیک های قبلیم باشن، دکتر و دارو دیگه نمونده بود که نبرم و ندم بهش
دیگه تصمیم گرفتم ببرمش پیش تول گیر
امروز ساعت 6 و7 اینا بردمش پیش یه زنه، گلوش رو دست زد و ماساژ داد بعد پسرم یه صدای داد مثل مثلا عو مانندی کرد و گفتش تمام و تولش رفع شد
حالا دیگه ببینم چند روز دیگه چی میشه و بهتر میشه یا نه
ما رفتیم قبل ما خیلی ها بودن بعد ماهم چند نفری رفتن پیشش

بعد میگفت مثلا پفک و چیپس اینا نخوره و قشنگ بجوعه غذاش و اینا
پسرمم تو گوشم گفتش مامان اسمش چیه خانومه گفتم خانوم عبدی
یهو گفتش خانوم عبدی من پسته دوس دارم و میخورم 😁😁😁(چون همیشه بهونه هله هوله میگیره من بهش میگم برات نمیگیرم هله هوله و جنس سوپرمارکتی به جاش پولتو بده به پسته و گردو و بادوم اینا...... سر همین بچه م گفت پسته میخورم که خودشو تایید کنه و بگه مثلا هله هوله نمی‌خورم 🤣🤣🤣🤣🤣)
بعد خانومه 80 تومن از پولی که بهش داده بودیم رو داد دست بچه گفتش برو بده پسته بخور ولی خوب بجو 😁😁😁😁😁😁😁
مامان ❤جوجه کوچولو❤ مامان ❤جوجه کوچولو❤ ۴ سالگی
چالش
دوستان ی سوالی برام پیش اومده راجع به این که میگن ارزوهاتون رو به بچه ها تحمیل نکنید و بذارید پی علاقشون برن و موفقیت رو اونجوری کسب کنند. حالا نظرتون راجع به این چیه ؟؟؟
خودم نظرم اینه اگر بچه رو به حال خودش رها کنی و دنبالش رو نگیری تو این جامعه که بچه ها آنقدر زود گول می خورن و حرف دیگران خیلی از پدر و مادر و خانواده پر رنگ تر شده ،نمیشه این ریسک رو کرد و بچه رو به حال خودش رها کرد. مثلا اگر ی دانش آموز تو دوره انتخاب رشته باشه و پدر و مادر بدونن که می تونه تو رشته تجربی موفق باشه اما بچه طبق علاقمندی‌های دوستاش جلو بره و بخواد مثلا با دوستاش تو هنرستان باشه و راه اونا رو ادامه بده ،پدر و مادر باید ی سری چیزا رو براش توضیح بدن و راهش رو درست کنن اگر بچه گوش نداد قضیه تحمیل بوجود بیاد چون اون بچه الان داره بخاطر اشتباه وابستگی به دوستان یا حتی شنیده های اشتباه بابت سختیه اون رشته ممکنه به غلط بیافته و راه درستش رو نتونه پیدا کنه .حالا دوست دارم بدونم نظر شما راجع بهش چیه و اگر شما تو این شرایط مثلا انتخاب رشته بچتون قرار بگیرید و بچه انتخابش از روی عاطفی بودن به دوستاش و یا حتی اطلاعات غلط گرفتن از دروس اون رشته باشه چطور برخورد میکنید؟؟؟